سر آشفته ز دستار بسامان نشود
جمع گردیدن کف لنگر طوفان نشود
گل چو خندید محال است دگر غنچه شود
سر چو آشفته شد از عشق، بسامان نشود
شوخی حسن عیان می شود از پرده شرم
برق از ابر محال است نمایان نشود
پنبه نازده حلاج ز حق می خواهد
مغز منصور محال است پریشان نشود
دزد را خاطر آگاه شب مهتاب است
دل روشن گهران عاجز شیطان نشود
از تهی چشمی ما رزق پراکنده شده است
دانه در دام محال است پریشان نشود
بگذر از پرورش نفس که این بدکردار
آشنا چون سگ دیوانه به احسان نشود
تا صدف مهر خموشی نزند بر لب خود
آب در حوصله اش گوهر غلطان نشود
حرص جان می دهد از بهر پریشان گردی
مور قانع به کف دست سلیمان نشود
هرکه را جوهر ذاتی نبود جامه فتح
به که چون تیغ درین معرکه عریان نشود
چه خیال است که صائب ز سخن گردد سیر؟
تشنه سیراب ز سرچشمه حیوان نشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی حالاتی از عشق، وجود و جدایی میپردازد. شاعر به موضوعاتی چون بینظمی در عشق، عدم توانایی در کنترل احساسات و ناپایداری در زندگی اشاره میکند. مثلاً، وقتی قلبی از عشق آشفته میشود، آرامش آن غیرممکن است و گلها که خندیدهاند دیگر به غنچه تبدیل نمیشوند. همچنین، شاعر به ناپایداری انسانها و ناممکن بودن برخی خواستهها و شرایط در زندگی اشاره میکند. به طور کلی میتوان گفت که این شعر سرشار از حسرت و عاطفه است و نشاندهنده عمق احساسات انسانی و چالشهایی است که در راه عشق و زندگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان سر و وضع ناپسند را با لباس مرتب درست کرد، همانطور که نمیتوان با جمع شدن در یک مکان از طوفان نجات پیدا کرد.
هوش مصنوعی: وقتی گل لبخند میزند، دیگر نمیتواند به حالت غنچه برگردد. سر که از عشق به هم ریخته، دیگر به آرامش نمیرسد.
پردهٔ شرم مانع نمیشود که آن سرکشیی که در زیبایی نهفته است دیده نشود. همانطور که ابر نمیتواند مانع دیده شدن برق صاعقه بشود.
هوش مصنوعی: حلاج از خدا میخواهد که به او یاد دهد تا به درون حقیقت و معرفت برسد. او خواهان درک عمیق و اصلیترین نقطه وجود است، اما در عین حال میداند که این مسیر دشوار و پرآشوب است و نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد.
هوش مصنوعی: دزدی که در شب روشن ماه به سر میبرد، آگاه است و میداند که دلهای پاک و روشنی که در درونشان گوهر وجود دارد، نمیتوانند به فریب شیطان گرفتار شوند.
هوش مصنوعی: از نگاه خالی ما، روزیها پخش شده است. دانه در دام نمیتواند پریشان شود.
هوش مصنوعی: از پرورش نفس خود دست بردار، زیرا این نفس بدکردار مانند سگ دیوانهای است که هرگز اصلاح نمیشود.
هوش مصنوعی: زمانی که صدف مهر خاموشی بر لب خود نگذارد، آب در درونش نمیتواند مروارید بیاندازد.
هوش مصنوعی: حرص و طمع باعث میشود که انسان برای به دست آوردن چیزی پریشان و ناآرام شود، اما مانند موری که در دستان سلیمان راحت و قانع است، او هرگز به دنبال چیزهای بزرگ نمیرود.
هوش مصنوعی: هر کس که دارای ماهیت حقیقی و درونی نباشد، مانند فردی است که در میدان نبرد با لباس پیروزی وارد میشود، اما در واقعیت هیچ سلاحی برای دفاع و مبارزه ندارد.
هوش مصنوعی: خیالی است که صائب از گفتار سیر و خسته گردد. کسی که تشنه است، هرگز از منبع حیات بخش سیراب نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سوز و شوقِ مَلَکی بر دلت آسان نشود
تا بد و نیک جهان پیش تو یکسان نشود
هیچ دریا نکشد زورقِ پندار تو را
تا دو چشمت، ز جگرمایه، چو طوفان نشود
در تماشای ره عشق نیابی تو درست
[...]
گر سر زلف تو از باد پریشان نشود
خلق بیچاره چنین بیدل و حیران نشود
وه ازان روی مرا جان به لب آمد،یارب
که گرفتار به دل هیچ مسلمانان نشود
ای مسلمانان، آن موی ببندید آخر
[...]
گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود
رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است
حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود
گوهرِ پاک بِباید که شود قابلِ فیض
[...]
گرچه کار دلم از صبر به سامان نشود
هم صبوری که کس از صبر پشیمان نشود
جانِ ثابتقدم آن است که در راهِ وفا
خاکِ ره گردد و یک ذره پریشان نشود
آنکه صد سال پرستنده بود لعبت چین
[...]
طاعت ناقص من موجب غفران نشود
راضیم گر مدد علت عصیان نشود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.