رفع دلتنگی من نشأه صهبا نکند
هیچ کس غنچه پیکان به نفس وا نکند
از سپر، تیر قضا روی نمی گرداند
سیل از خانه در بسته محابا نکند
گر شود دامن پیراهن یوسف صد چاک
رخنه در پرده ناموس زلیخا نکند
سعی در خون خود از خصم فزونتر دارد
هرکه با دشمن خونخوار مدارا نکند
شود از گوهر عبرت صدفش سینه بحر
دوربینی که نگه خرج تماشا نکند
می کند زلف دراز تو به دلهای حزین
آنچه با خسته روانان شب یلدا نکند
سخن تلخ نگردد به تبسم شیرین
چاره تلخی می قهقه مینا نکند
هرکه چون شانه نسازد دل خود را صد چاک
پنجه در پنجه آن زلف چلیپا نکند
سنگ دارند ز دیوانه دریغ اطفالش
چون ازین شهر کسی روی به صحرا نکند؟
سوز عشق از سر عاشق به مداوا نرود
که علاج تب خورشید مسیحا نکند
می رسد روزیش از عالم بالا صائب
چون صدف هرکه دهن باز به دریا نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عمیق و پیچیده انسانی میپردازد. شاعر از دلتنگی و ناتوانی در یافتن آرامش سخن میگوید و به این موضوع اشاره میکند که هیچکس نمیتواند بهراحتی آرزوهایش را برآورده کند. او به تقدیر و الزامات زندگی اشاره میکند که نمیتوان از آنها فرار کرد و میگوید که انسان باید با سختیها و دردهایش کنار بیاید. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که برای دستیابی به روزی و خوشبختی، انسان باید تلاش کند و بهخصوص باید دل به دریا بزند و شجاعت به خرج دهد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به اندازهی شراب سرخ (صهبا) دلتنگی مرا برطرف کند و هیچکس نمیتواند غنچهدار و شاداب، مانند نفس کشیدن من، مرا شاد کند.
هوش مصنوعی: بدی عاقبت و سرنوشت اجتنابناپذیر است و کسی نمیتواند از آن بگریزد، مانند سیلابی که نمیتواند از در بسته عبور کند.
هوش مصنوعی: اگر پیراهن یوسف هزار چاک و پارگی هم داشته باشد، نمیتواند باعث شود که زلیخا به ناموس خود آسیب بزند.
هوش مصنوعی: هر کسی که با دشمن خود سازش نمیکند، بیشتر از دشمنش نسبت به خودش تلاش و کوشش میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از گوهر عبرت در صدف خود استفاده کند، مانند دریا است که به دوربینی تبدیل میشود که برای تماشای زیباییها هیچ هزینهای نمیپردازد.
هوش مصنوعی: زلفهای بلند تو به دلهای غمگین اثر میگذارد، به گونهای که هیچ چیز دیگری در شب یلدا نمیتواند این کار را انجام دهد.
هوش مصنوعی: سخنان تلخ و ناگوار را میتوان با لبخند و خوشرویی شیرین کرد، اما نمیتوان تلخی را با خندهای از مینا و زیباییهایش پوشاند.
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش را مثل شانه مرتب نکند، نمیتواند با زلفهای پیچیده و زیبا ارتباط برقرار کند.
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره میشود که برخی افراد سنگدل و بیرحم مانند دیوانهای هستند که به فرزندان خود نیز رحم نمیکنند. این رفتار نشاندهندهی سختی و ظالمی در جامعه است. سوال میشود که چرا کسی از این شهر به سمت دشت و بیابان نمیرود و درواقع به نوعی انتقاد از وضعیت موجود و ترس از مواجهه با مشکلات اجتماعی و انسانی است.
هوش مصنوعی: عشق و شوقی که در دل عاشق وجود دارد، به راحتی درمان نمیشود، چرا که حتی درمانگر بزرگ نیز قادر به درمان تب ناشی از تابش خورشید نیست.
هوش مصنوعی: روزی هر کسی از عالم بالا به او میرسد، مانند صدف که فقط به این شرط که دهنش را به دریا باز کند، میتواند جواهرات را به دست آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلم از لعل تو یک بوسه تمنا نکند
که جفای تو مرا دیده چو دریا نکند
این چنین بیدل و بیچاره که ماییم امروز
کس ندانم که جفا داند و بر ما نکند
بوسهای گر بربودم ز لبت طیره مشو
[...]
آنک هرگز نظری با من شیدا نکند
نتواند که مرا بی سر و بی پا نکند
دوش می گفت که من با تو وفا خواهم کرد
لیک معلوم ندارم که کند یا نکند
اگر آن حور پری رخ بخرامد در باغ
[...]
از چه رو لعل تو درمان دل ما نکند
چون دلم غیر رخت میل به هر جا نکند
چه کنم با دل سرگشته ی بی آرامم
کز جهان غیر لبت هیچ تمنّا نکند
گوید آن یار جفاپیشه وفا با تو کنم
[...]
از تماشای تو کس منع دل ما نکند
صورت خوب که بیند؟ که تماشا نکند
پیش ما دار فنا مرتبه معراج است
جز شهید غمت این مرتبه پیدا نکند
پر مکن عیب سیه رویی خورشید پرست
[...]
به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند
راز پنهان مرا ورد زبانها نکند
هیچ غم نیست که از ما همه عالم ببرند
تیغ مژگان تو قطع از ما نکند
شده ام زخمی طفلی که چو از من گذرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.