سالکان را ز جهان عشق تو بیگانه کند
سیل در بحر چرا یاد ز ویرانه کند؟
می شود جلوه بت راهنمایش به خدا
گر به اخلاص کسی خدمت بتخانه کند
از شبیخون نسیم سحر ایمن گردد
شمع پیراهن اگر از پر پروانه کند
خاک در کاسه خورشید کند جولانش
هر که را سلسله زلف تو دیوانه کند
بر دل سنگ خورد شیشه رعنایی سرو
در ریاضی که قدت جلوه مستانه کند
لنگر کشتی طوفان زده گوهر نشود
سنگ اطفال چه با شورش دیوانه کند؟
زاهد از گردش او نشأه ساغر یابد
چرخ اگر خاک مرا سبحه صد دانه کند
صائب از قید فلک می جهد آخر بیرون
تیر چون قصد اقامت به کمانخانه کند؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زبان عشق و سلوک عارفانه پرداخته است. شاعر بیان میکند که سالکان و جویندگان عشق از دنیای مادی بیخبر میشوند و به سوی عشق الهی کشیده میشوند. او به زیباییهای عشق و تأثیرات آن بر دلها و جانها اشاره کرده و میگوید که همسویی با عشق میتواند انسان را از غم و اندوه دنیوی آزاد کند. با تصويرسازیهای زیبا، عشق و زیبایی را در ارتباطی عمیق و جاودانه با خداوند نشان میدهد. در نهایت، اشارهای به رهایی از قید و بندهای دنیوی و جستجوی معنای واقعی زندگی دارد.
هوش مصنوعی: عاشقان را عشق تو چنان مشغول میکند که آنها را از دنیا بیخبر میسازد. چگونه ممکن است چنین احساسی در آنها ایجاد شود که به یاد خرابهها بیفتند؟
هوش مصنوعی: اگر کسی با اخلاص و صداقت در خدمت معبودی باشد، ممکن است که زیبایی و جاذبه آن معبود او را به خداوند نزدیک کند.
هوش مصنوعی: شمع در برابر نسیم صبحگاه، زمانی احساس امنیت میکند که پر پروانه او را بپوشاند.
هوش مصنوعی: خاکی که در کاسه خورشید قرار دارد، با زیبایی و جذابیت خود حرکت میکند. هر کس که به زلفهای تو مجنون شده باشد، تحت تأثیر این زیبایی قرار میگیرد و به وجد میآید.
هوش مصنوعی: در دل سنگی، شیشهای زیبا و شکننده آسیب میبیند. مانند سروی که با جلوهگری و زیباییاش به سرمستی میانجامد، قد تو نیز در محاسبات و سایهنماهای ریاضی جلوهگر میشود.
هوش مصنوعی: طوفان نمیتواند لنگر کشتی را به جواهر تبدیل کند؛ حتی اگر سنگهای بزرگ هم با خشم و شورش حرکت کنند، در نهایت نمیتوانند نیروی واقعی و ارزشمند را تحت تأثیر قرار دهند.
هوش مصنوعی: اگر زاهد و عابد در دور و بر خود نگریست، میبیند که میتوان از چرخش زمان و دنیا لذت برد. حتی اگر خاک زمین هم تبدیل به تسبیح صد دانهای شود، هنوز هم نمیتواند از زیبایی و جذابیت زندگی غافل شود.
هوش مصنوعی: صائب میگوید که وقتی انسانی تصمیم به ماندن در جایی میگیرد، دیگر نمیتواند از محدودیتها و مشکلاتی که در زندگیاش وجود دارد، فرار کند. او به نوعی به آزادی و رهایی از فشارهای زندگی اشاره میکند و نشان میدهد که برای دستیابی به آرامش و ثبات، باید با شرایط و چالشهای موجود کنار بیاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که را زلف چو زنجیر تو دیوانه کند
از دل و عقل و جهانش همه بیگانه کند
از خم زلف سیاه تو بریزد جانها
گر صبا زلف سمن سای تو را شانه کند
چشم صیاد تو تا مرغ دلم را گیرد
[...]
آشنایی بتو عیب است که بیگانه کند!
کیست شمشاد که گیسوی ترا شانه کند؟!
بند غم هر که کشد، قدر رهایی داند
عاقلم کرده از آن عشق، که دیوانه کند
آن چه مژگان دراز است، که گر خواباند
[...]
هرکه را زلف چو زنجیر تو دیوانه کند
ز آشنایانِ جهانش همه بیگانه کند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.