آنک هرگز نظری با من شیدا نکند
نتواند که مرا بی سر و بی پا نکند
دوش می گفت که من با تو وفا خواهم کرد
لیک معلوم ندارم که کند یا نکند
اگر آن حور پری رخ بخرامد در باغ
نبود آدمی آنکس که تماشا نکند
خسرو آن نیست که از آتش دل چون فرهاد
جان فدای لب شیرین شکر خا نکند
گل چو بر ناله ی مرغان چمن خنده زند
چکند بلبل شب خیز که سودا نکند
هر که را تیغ جفا بر دل مجروح زنی
حذر از ضربت شمشیر تو قطعا نکند
چون توانم شدن از نرگس مستت ایمن
کان چشم تو کند کافر یغما نکند
گل خیری چو بر اطراف گلستان گذرم
نتوانم که رخم بیند و صفرا نکند
هر که احوال دل غرقه بداند خواجو
اگرش عقل بود روی بدریا نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر بیانگر احساساتی عمیق درباره عشق و دلشکستگی است. شاعر در ابتدا از ناامیدی و بیادبی معشوق سخن میگوید و بر این نکته تأکید میکند که هیچگاه توجهی به او نخواهد کرد. سپس به وعدههای معشوق اشاره میکند که مشخص نیست آیا وفا میکند یا نه. شاعر نگران عواقب عشق و جفاهای معشوق است و به زیبایی گلها و پرندگان اشاره میکند که در حضور آن زیباییهای طبیعی، نمیتوان بیتفاوت بود. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که اگر کسی حال دل او را بداند، باید عاقل باشد و از دریا دوری کند، چرا که دل شکسته به آسانی التیام نمییابد.
هوش مصنوعی: او هرگز نمیتواند به من نگاهی بیندازد و عاشقانه مرا تحت تأثیر قرار دهد، چون نمیتواند مرا بی سر و بی پا کند.
هوش مصنوعی: دیشب کسی میگفت که به من وفادار خواهد بود، اما نمیدانم آیا واقعاً این کار را خواهد کرد یا نه.
هوش مصنوعی: اگر آن دختر زیبای بهشت در باغ قدم بزند، دیگر آدمی نیست که بتواند او را تماشا نکند.
هوش مصنوعی: خسرو کسی نیست که مانند فرهاد به خاطر عشق شیرینی، جانش را به خطر نیندازد یا فدای او نکند.
هوش مصنوعی: زمانی که گل به آواز خوشمرغهای چمن میخندد، بلبل شبزندهدار چه غمی میتواند داشته باشد؟
هوش مصنوعی: هر کسی را که با بدی و ظلم مورد آزار قرار دهی، قطعا از قدرت و تأثیر تو در امان نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از زیبایی و جذابیت چشمان تو رهایی پیدا کنم، در حالی که آنها به قدری دلربا هستند که حتی ایمان و اعتقادم را تحت تاثیر قرار میدهند و مرا به خطر میاندازند؟
هوش مصنوعی: هرگاه که به باغ و گلستان میروم و از کنار گلها میگذرم، نمیتوانم خاموش بمانم و چهرهام را پنهان کنم، زیرا زیبایی آنها مرا به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و نمیتوانم احساسم را نسبت به آنها پنهان کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی که با احوال دل دیگران آشنا باشد، اگر پختگی داشته باشد هرگز از سر احساسات و هوس به دریا نمیرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلم از لعل تو یک بوسه تمنا نکند
که جفای تو مرا دیده چو دریا نکند
این چنین بیدل و بیچاره که ماییم امروز
کس ندانم که جفا داند و بر ما نکند
بوسهای گر بربودم ز لبت طیره مشو
[...]
هیچکس نیست که وصل تو تمنا نکند
یا جفا بر من دلخسته ی شیدا نکند
هر که سودای سر زلف تو دارد در سر
این خیالست که سر در سر سودا نکند
چشم شوخت چه عجب گر دل مردم بربود
[...]
از چه رو لعل تو درمان دل ما نکند
چون دلم غیر رخت میل به هر جا نکند
چه کنم با دل سرگشته ی بی آرامم
کز جهان غیر لبت هیچ تمنّا نکند
گوید آن یار جفاپیشه وفا با تو کنم
[...]
از تماشای تو کس منع دل ما نکند
صورت خوب که بیند؟ که تماشا نکند
پیش ما دار فنا مرتبه معراج است
جز شهید غمت این مرتبه پیدا نکند
پر مکن عیب سیه رویی خورشید پرست
[...]
رفع دلتنگی من نشأه صهبا نکند
هیچ کس غنچه پیکان به نفس وا نکند
از سپر، تیر قضا روی نمی گرداند
سیل از خانه در بسته محابا نکند
گر شود دامن پیراهن یوسف صد چاک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.