از دو عالم دل اگر رو به سویدا میکرد
سیر پرگار درین نقطه تماشا میکرد
سادهلوحی که به دنبال دوا میگردد
کاش دریوزه درد از در دلها میکرد
بر چراغ نفسش دست حمایت میشد
برق اگر با خس و خاشاک مدارا میکرد
تازه گرداندن احرام سفر مطلب بود
روی در ساحل اگر موج ز دریا میکرد
گر ز افتادگی این راه نمیشد کوتاه
دوری کعبه مقصود چه با ما میکرد
آب حیوان که سکندر ز سیاهی میجست
بود آماده اگر رو به سویدا میکرد
سالک از دوری این راه خبر گر مییافت
توشه در گام نخستین ز کمر وا میکرد
خبر از سینه پرآبله خویش نداشت
آن که گوهر طلب از سینه دریا میکرد
آب میگشت به چشم دل پرآبلهام
هرکه از کار دل خود گرهی وا میکرد
زاهد خشک ز درد طلب آگاه نبود
ور نه تسبیح خود از آبله پا میکرد
منت جان مکش از خلق که در شب خفاش
جلوه از خجلت جانبخشی عیسی میکرد
داشت از شاه سخنسنج امید تحسین
صائب آن روز که این خوش غزل انشا میکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش عقلم هوس وصل تو شیدا میکرد
دلم آتشکده و دیده چو دریا میکرد
نقش رخسار تو پیرامن چشمم میگشت
صبر و هوش من دلسوخته یغما میکرد
شعلهٔ شوق تو هر لحظه درونم میسوخت
[...]
سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد
گوهری کز صدفِ کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگانِ لبِ دریا میکرد
مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش
[...]
دوش در حلقه زلف تو دلم جا میکرد
هردم از هر شکن آن گرهی وامیکرد
هر گره را که از آن حلقه گشادی میداد
پرتو دیگر از آن روی تماشا میکرد
چشمش از نور جمال تو جلایی مییافت
[...]
دل اگر میل سوی ساغر صهبا میکرد
بهر عکس رخ آن ساقی زیبا میکرد
آن چه روی است که چون عکس به می میانداخت
عکس خورشید در آب خضر افشا میکرد
همچو می مست و چو آن عکس همیشد بیخود
[...]
آن که منع من مخمور ز صهبا میکرد
لب میگون ترا کاش تماشا میکرد
عشق در کف ز دل سوخته خاکستر داشت
حسن آن روز که آیینه مصفا میکرد
دل پرخونم اگر آبله بیرون میداد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.