از میان تیغ برآور که زمان میگذرد
وقت پیرایش گلزار جهان میگذرد
غافلان پشت به دیوار فراغت دارند
عمر هرچند که چون آب روان میگذرد
میکند خواب فراغت به شبستان عدم
هرکه اینجا سبک از خواب گران میگذرد
میشود رو به قفا روز قیامت محشور
چون شرر هرکه ز دنیا نگران میگذرد
در بیابان ملامت دل دیوانه ما
همچو تیغی است که بر سنگفسان میگذرد
نتوان طوطی ما را به شکر داد فریب
سخن از چاشنی کنج دهان میگذرد
آه از آن دلبر محجوب که در پرده شب
روی پوشیده ز آیینه جان میگذرد
گرچه باشد به هوس، عشق به از عقل بود
تیر هرچند بود کج ز کمان میگذرد
از جهان گذران نیست گذشتن آسان
شبنم ماست کز این ریگ روان میگذرد
صاف شو تا همه خوبان به رضایت باشند
در گلستان، سخن آب روان میگذرد
صائب از شرم برون آ، که درین یک دو سه روز
نوبت خوبی آن غنچهدهان میگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کیست آن فتنه که با تیر و کمان میگذرد
وان چه تیرست که در جوشن جان میگذرد
آن نه شخصی که جهانیست پر از لطف و کمال
عمر ضایع مکن ای دل که جهان میگذرد
آشکارا نپسندد دگر آن روی چو ماه
[...]
تو که روزت به نشاط دل و جان میگذرد
شب، چه دانی، که مرا بیتو چه سان میگذرد؟
آب خوش میخورد این خلق ز سیل چشمم
بس که دلسوخته زان آب روان میگذرد
قامتت راست چو تیر است و عجایب تیری
[...]
بت شکرسخن پستهدهان میگذرد
مَهِ خورشیدرخ مویمیان میگذرد
خلق شیراز! بدانید و نظر باز کنید
کآفت مرد و زن و پیر و جوان میگذرد
تا من از سینهٔ مجروح سپر ساختهام
[...]
کعبه از کوی تو لبیکزنان میگذرد
زمزم از خاک درت اشکفشان میگذرد
با همه تار تعلق که در او پیچیده است
شمع در نیمنفس از سر جان میگذرد
اگر این است فلک، روز و شب عشرت ما
[...]
به ره او چه غم آن را که ز جان میگذرد
که ز جان در ره آن جان جهان میگذرد
از مقیم حرم کعبه نباشد کمتر
آنکه گاهی ز در دیر مغان میگذرد
نه ز هجران تو غمگین نه ز وصلت شادم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.