آدمی پیر چو شد حرص جوان میگردد
خواب در وقت سحرگاه گران میگردد
آسمان در حرکت از نظر روشن ماست
آب از قوت سرچشمه روان میگردد
رای روشن ز بزرگان کهنسال طلب
آبها صاف در ایام خزان میگردد
طالب خلق اگر گوشه عزلت گیرد
همچو دامی است که در خاک نهان میگردد
رتبه عشق به تدریج بلندی گیرد
باده چون کهنه شود نشئه جوان میگردد
آسمان خاک ره مردم بیآزار است
گرگ در گله این قوم شبان میگردد
هرکه را تیغ زبان نیست به فرمان صائب
عاقبت کشته شمشیر زبان میگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تغییرات و پدیدههای زندگی انسانی و اجتماعی است. شاعر به این نکته اشاره میکند که با پیری، حرص و طمع در انسان جوانتر میشود و خواب در سحرگاه سختتر میشود. او میگوید که آسمان در حرکت است و به ما روشنایی میبخشد، و آب زلال در پاییز به روشنی خودش برمیگردد. همچنین به اهمیت مشاوره با انسانهای با تجربه و کهنسال اشاره میکند و میگوید که فردی که گوشهنشین است، میتواند به مانند دام پنهان باشد. عشق هم به تدریج عمق میگیرد، و باده کهنه به جوانی تبدیل میشود. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که انسانهای بیآزار زیر پای آسماناند و کسانی که نتوانند با زبان خود دفاع کنند، در نهایت قربانی تلخیهای زبان دیگران خواهند شد.
هوش مصنوعی: وقتی آدمی به سن پیری میرسد، هنوز هم به چیزهای جوانی و آرزوهای گذشته چشم دارد و با وجود خواب سنگینش در سحرگاه، همچنان در دلش عطش زندگی و حرص برای داشتن چیزهایی که جوانیاش را پر کرده، وجود دارد.
هوش مصنوعی: آسمان به وضوح در حال تغییر و حرکت است و آب با قدرتی که از منبع خود میگیرد، به جریان ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: نظرات و اندیشههای عاقلانه و روشن افراد با تجربه و نیکوکار، در زمانهایی که اوضاع دشوار و بیثبات است، به مانند آبهای زلالی میباشد که در فصل پاییز به دنبال جمع شدن میگردد.
هوش مصنوعی: اگر انسانی که در جستجوی حقیقت و فهم عمیق است، به دور از شلوغیهای زندگی و در گوشهای آرام و دور از جمعیت به تفکر بپردازد، مثل دامهایی میشود که در زیر خاک پنهان میشوند و به آرامی انتظار شکار میکشند.
هوش مصنوعی: عشق به آرامی و به مرور زمان ارزش و مقام بالاتری پیدا میکند، درست مثل اینکه وقتی شراب کهنه میشود، تاثیر و شوق آن تازهتر و جوانتر میشود.
هوش مصنوعی: آسمان بر سادگی و پاکی مردم بیپروا و بیگناه سایه افکنده است، اما در میان آنها، افرادی نادرست و بدطینت وجود دارند که به خوبی خود را مخفی کرده و در لباس دوست پنهان شدهاند.
هوش مصنوعی: هر کس که نتواند بهخوبی با زبان خود صحبت کند و از آن استفاده کند، در نهایت دچار مشکلاتی خواهد شد که ممکن است به زیان او تمام شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترک چشم تو، که با تیر و کمان میگردد
بنشان کرده دلی، از پی آن میگردد
هر که سر گشته چوگان سر زلف تو شد
به سر کوی تو، چون گوی، بجان میگردد
آنکه پرسید نشان تو و نام تو شنید
[...]
جانم از پرتو روی چنان میگردد
که دل از آتش او آب روان میگردد
هرچه پیداست نهان میشود از دیده جان
چون بر آن دیده جمال تو عیان میگردد
هرکه از تو اثر نام و نشان مییابد
[...]
بر لبم همچو جرس خنده فغان میگردد
آب اگر میخورم از دیده روان میگردد
صافدل را نبود قید علایق عیبی
عیب دیرینه کی از آینهدان میگردد
مرد در کشور ما گونه به خون رنگ کند
[...]
آدمی پیر چو شد، حرص جوان میگردد
خواب در وقت سحرگاه گران میگردد
در نظربازی من یار نهان می گردد
از میان چون بروم یار عیان می گردد
نشئهٔ می به جوانان صفت پیر دهد
طرفه سری است کز این پیر جوان می گردد
پشت من از اثر فکر محبت شد خم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.