نه چندان است شوق من که از دل بر زبان آید
چسان دریای بی پایان به جوی ناودان آید؟
سبکباری پر و بال است جویای سلامت را
که از دریا خس و خاشاک آسان بر کران آید
نگردد سخت جانیها سپر تیر حوادث را
به مغز این ناوک دلدوز پیش از استخوان آید
به آه گرم دل را آب کن گر تشنه وصلی
که بی مانع به سیر گلستان آب روان آید
تو پنداری پس سر کرده ای اعمال زشت خود
نمی دانی که پیشت چون بلای ناگهان آید
مشو ای سنگدل غافل ز آه آسمان سیرم
که گاهی از قضا تیر هوایی بر نشان آید
کند مغلوب شیطان را به همت نفس صاحبدل
که سگ بر گرگ مستولی به امداد شبان آید
زطوفان تر نشد کشت امید آسمان صائب
مگر از اشک من آبی به جوی کهکشان آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناتوانی شاعر در بیان عشق و شوقش میپردازد. او حس میکند که این عشق بزرگ و عمیق مانند دریا است، اما نمیتواند به راحتی آن را به زبان بیاورد. شاعر به تضاد بین شدت احساسات و ناتوانی در بیان آنها اشاره میکند. همچنین او به تأثیرات حوادث و چالشهای زندگی اشاره میکند و از ضرورت تلاش و جستجوی آرامش و وصال میگوید. در نهایت، او به قدرت اشک و حسرت خود تأکید میکند و به امیدی معلق در میان ناامیدیها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: شوق و علاقه من به اندازهای نیست که به راحتی از دل به زبان بیاید، همانطور که نمیتوان دریای بیکران را به یک جوی کوچک منتقل کرد.
هوش مصنوعی: سبکباری به معنای آزاد بودن و سبک زندگی کردن، همچون پر و بالی است که به جویای سلامت کمک میکند. این شخص به راحتی میتواند از دریا خارج شده و بر روی ساحل بیفتد، مانند خاشاک و علفهای دریایی که بدون تلاش زیاد به ساحل میآیند.
هوش مصنوعی: انسانها در برابر مشکلات و سختیهای زندگی نمیتوانند به راحتی از خود محافظت کنند، و قبل از اینکه آسیب جدی به آنها برسد، باید مراقب باشند.
هوش مصنوعی: با نرمی و محبت دل را شاداب کن. اگر به وصالی که بدون هیچ مانعی به زیباییهای زندگی میرسد، فکر میکنی، همچون آب زلالی که به گلستان میرسد، باید برای این عشق تلاش کنی.
هوش مصنوعی: تو فکر میکنی که بر کارهای زشت خود غالب شدهای، ولی نمیدانی که عواقب آنها به ناگاه بر سر تو خواهد آمد.
هوش مصنوعی: ای دل سنگی و بیتوجه، از ندای آسمان غافل مشو، زیرا گاهی اوقات تقدیر ناخواسته بر تو تأثیر میگذارد و خبری ناگهان به تو میرسد.
هوش مصنوعی: انسان با اراده و عزم راسخ میتواند بر وسوسهها و چالشهای شیطانی غلبه کند، همانطور که سگی که تحت فرمان یک شبان است، بر گرگی غلبه میکند.
هوش مصنوعی: کشت امید من از طوفان آسیب نديده است، مگر اینکه از اشک من آبی به جوی کهکشان بریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه چندان آرزومندم که وصفش در بیان آید
و گر صد نامه بنویسم حکایت بیش از آن آید
مرا تو جان شیرینی به تلخی رفته از اعضا
الا ای جان به تن بازآ و گر نه تن به جان آید
ملامتها که بر من رفت و سختیها که پیش آمد
[...]
سحرگاهان که باد از سوی گل عنبرفشان آید
چو گل جامه درم کانم ز گل بوی نشان آید
نگارا، دیده در ره مانده ام وین آرزو در دل
که یارب، نازنین یاری چو تو بر من چسبان آید
حذر کن از دم سرد گرفتاران، مباد آن دم
[...]
سحرگه سوی ما بویی اگر زآن دلستان آید
چو صحت سوی بیماران و سوی مرده جان آید
بسا عاشق که او خود را بسوزد همچو پروانه
گر آن سلطان مه رویان چو شمع اندر میان آید
از آن حسرت که بی رویش نباید دید گلها را
[...]
گر از پیراهنت بویی به طرف گلستان آید
زند گل جامه بر خود چاک و بلبل در فغان آید
بر آن اندام نازک چون پسندم بار پیراهن
که بر وی سایه گلبرگ هم دانم گران آید
به حلق تشنه آب زندگی دانی چه خوش باشد
[...]
لطیفست آن پری آن به که از مردم نهان آید
مبادا گر فتد نور نظر بروی گران آید
بسوز ای آتش دل استخوان سینه را یک یک
مبادا تیر آن ابرو کمان بر استخوان آید
رود صد آه من تا آسمان هر دم وزان هریک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.