زخم پنهانم اگر بیرون دهد خونابها
رنگ خون پیدا کند در صلب گوهر آبها
عالمی را همچو خود سرگشته دارد آسمان
چون برآید مشت خاشاکی ازین گردابها؟
بیقراران محبت زیر گردون چون کنند؟
شیشه سربسته زندان است بر سیمابها
زنگ غفلت لازم تنپروری افتاده است
سبز گردد از روانی چون بماند آبها
در وصال بحر، بیشوق رسا نتوان رسید
خرج راه از نرمرفتاری شود سیلابها
دولت بیدار اگر یک چند بیخوابی کشید
کرد در ایام بخت ما قضای خوابها
کعبه و بتخانه از دل زندگان خالی شده است
نیست جز قندیل، روشندل درین محرابها
از گل تن تا به آسانی تواند خاستن
کشتی دل را سبک کن صائب از اسبابها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ابراز عواطف عمیق و دشواریهای عشق و احساسات انسانی میپردازد. شاعر از زخمهای پنهانی صحبت میکند که درونش را میسوزاند و در عین حال اظهار میدارد که عشق، انسانها را در سردرگمی قرار داده است. او به سختیهای ارتباط با معشوق و غفلتها اشاره میکند و بیان میکند که عشق واقعی نیازمند تلاش و رهایی از موانع است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که برای رسیدن به احساس حقیقی، باید از بندهای دنیوی رها شد و دل را از دغدغهها سبک کرد.
هوش مصنوعی: اگر زخم پنهان من باعث شود که خونم به بیرون بیاید، این امر باعث میشود تا رنگ خون در عمق آبها نمایان شود و گوهر آنها را تغییر دهد.
هوش مصنوعی: آسمان همواره کسانی را که مانند خود درگیر مشکلات و سردرگمیها هستند، در بر میگیرد؛ وقتی که از این گردابها و دردسرها، فردی بیارزش و کوچک برمیخیزد، چه بر سر آنها میآید؟
هوش مصنوعی: عاشقان و بیقراران عشق در این دنیا چه کنن؟ چون زندگی برای آنها همچون شیشهای محبوس است که نمیتوانند به راحتی به آرامش برسند.
هوش مصنوعی: غفلت و بیتوجهی مانند زنگی است که بر روی روح و جسم نشسته و مانع رشد و شکوفایی آنها میشود. زمانی که آبها در حالت سکون باقی بمانند، به تدریج سبز و آلوده میشوند. بنابراین، برای پرورش صحیح و پویایی، باید از این حالت غفلت خارج شد و به حرکت درآمد.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به عشق و وصال عمیق، باید با شوق و اشتیاق قدم گذاشت، زیرا برخورد نرم و ملایم با مسیر، همچون سیلابها، برای طی کردن این راه ضروری است.
هوش مصنوعی: اگر کمی بیخوابی را تحمل کنیم، دولت بیدار ما را در زمان خوشبختیامان به خواب میبرد.
هوش مصنوعی: کعبه و معابد دیگر از عشق و احساسات واقعی خالی شدهاند و تنها چراغی که روشن است، نشانهای از آگاهی و درک در این مکانها باقی مانده است.
هوش مصنوعی: دل را با دلگرمی و محبت به راحتی میتوان از مشکلات نجات داد. با دوری از وسایل و چیزهای اضافی، میتوان بار سنگین دل را سبک کرد و به آرامش رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای زابروی تو هر سو فتنه در محرابها
فتنه را از چشم جادوی تو در سر خوابها
عارضت آبست و لب آب دگر از تاب می
من چنین لب تشنه، وه چون بگذرم زین آبها
نگسلم زان جعد مشکین گرچه در چنگ بلا
[...]
ای دل بیدار را از چشم مستت خوابها
دیده را از پرتو روی تو فتح البابها
گر چنین روی تو آرد روی دلها را به خود
رفتهرفته طاق نسیان میشود محرابها
هر سبکدستی نیارد نغمه از ما واکشید
[...]
ای به زلفت جوهر آیینهٔ دل تابها
چون مژه دل بستهٔ چشم سیاهت خوابها
اینقدر تعظیم نیرنگ خم ابروی کیست
حیرت است از قبله رو گرداندن محرابها
ساغر سرگشتگی را نیست بیم احتساب
[...]
ای ز موج طلعتت نظاره در گردابها
حیرت آیینه باشد شوخی سیمابها!
احتیاجی نیست در کویش به شمع دل مرا
شمع را نوری نباشد در شب مهتابها
فرش مخمل میکند سامان غفلت دم به دم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.