آن لب رنگینسخن بیخواست گویا میشود
غنچه چون افتاد بازیگوش خود وامیشود
حسن بالادست را مشاطهای در کار نیست
چشمهای شوخ بیتعلیم گویا میشود
کوهکن در بیستون چون تیشه سر بالا نکرد
کار چون شیرین فتد خودکار فرما میشود
نیست از ما راه چندان تا جهان اتحاد
شست چون گرد ره از خود سیل دریا میشود
روز بازار زر قلب است شبهای سیاه
بیشتر دلهای غافل خرج دنیا میشود
در جوانی حرص دنیا از دل خود دور کن
ورنه از قد دوتا این غم دو بالا میشود
مهر خاموشی نمیگردد حجاب راز عشق
بوی گل در زیر چندین پرده رسوا میشود
میکشد قامت به آن نسبت نوای بلبلان
شاخ گل در بوستان چندان که رعنا میشود
میتواند عشرت روی زمین در پرده کرد
هرکه را داغ از درون چون لاله پیدا میشود
برنمیدارد نظر صائب ز پشت پای خود
هرکه چون نرگس درین گلزار بینا میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای که تو دلتنگی، از گریه دلت وامیشود
تنگنای عشق زین خمخانه صحرا میشود
هر کرا توفیق عیبِخویشبینی دادهاند
بعد مردن بر مزارش کور بینا میشود
بسترم برداشت موج از استخوان پهلویم
[...]
عیب پاکان زود بر مردم هویدا میشود
در میان شیر خالص موی رسوا میشود
زشت در سلک نکویان مینماید زشتتر
پای طاوس از پر طاوس رسوا میشود
میکند خلق بزرگان در هواخواهان اثر
[...]
قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شود
چون گل خمیازه آغوش نظر وا می شود
گر نسازد زلف آهم را جنون مشاطه گی
در گلوی من نفس زنجیر سودا می شود
از کلاهم گل کند برگ خزان و نوبهار
[...]
حسرت مخمورم آخر مستی انشا میشود
تا قدح راهی است کز خمیازهام وامیشود
جز حیا موجی ندارد چشمهٔ آیینهام
گرد من چندان که روبی آب پیدا میشود
بس که دارد بینشانی پرده ناموس من
[...]
دل ز بیداد غم خوبان مصفا میشود
از غبار راه یوسف، کور بینا میشود
از تو زیبا مینماید دل به هر نوعی بری
عشوهگر با ناز همراه است رعنا میشود
آنچه من در گریهٔ خود دیدهام از روی تو
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.