شب که سرو قامت او شمع این کاشانه بود
تا سحر گه بر گریزان پر پروانه بود
صاحب خرمن نگشتم تا نیفتادم ز پا
مور من تا دست و پایی داشت قحط دانه بود
طره موجم، نوآموز کشاکش نیستم
عمرها از اره پشت نهنگم شانه بود
روزی آتش شود نخلی که دست آموز کرد
سنگ طفلان را که رزق مردم دیوانه بود!
شیوه عاجزکشی از خسروان زیبنده نیست
بی تکلف، حیله پرویز نامردانه بود
قامت او در نمی آید به آغوش کسی
ورنه هر تیری که دیدم با کمان همخانه بود
کوه را چون ناقه لیلی بیابانگرد ساخت
ناله گرمی که در زنجیر این دیوانه بود
بی تو رضوانم به سیر گلشن فردوس برد
طره حوران به چشمم دود ماتمخانه بود
نسبت کیفیت آن چشم با آهو خطاست
در تماشاگاه او آیینه ها میخانه بود
نیست تقصیری اگر زنار ما نگسسته ماند
دست ما در زیر سنگ سبحه صددانه بود
شمع ایمن راه در ویرانه ام صائب نداشت
شب که مهتاب خیالش فرش این غمخانه بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف درد و عاطفهای عمیق میپردازد که شاعر از غم و جدایی معشوق خود تجربه کرده است. در ابتدا، شاعر به تصویر شب و زیبایی قامت محبوبش میپردازد که در آن شب، به گرمی و روشنی میدرخشد. او بیان میکند که در زندگیاش به دنبال محبوب میباشد و از ناتوانی خود در رسیدن به او شکایت میکند.
شاعر به استفاده از تصاویر و استعاراتی چون "خرمن"، "مور"، "آتش"، "کوه" و "هزاران تله" میپردازد تا نمایشی از عشق و غم خود ارائه دهد. او همچنین به نقد قدرت و زیباییهای مجازی میپردازد که در زندگیاش وجود دارد، و از سادگی و بیپیرایگی عشق واقعی سخن میگوید.
در نهایت، شاعر به آیات عشق و فراق اشاره میکند و به دوری از محبوب و بیرحمی زمان میپردازد که باعث تعبیری از غم و اندوه در زندگیاش میشود.
هوش مصنوعی: شب، وقتی که قامت زیبای او همچون شمعی در این خانه میدرخشید، تا سحر معشوقه بیپروا و شجاع به دنبال پروانهها بود.
هوش مصنوعی: من تا زمانی که قدرت و امکانات داشتم، به مقام و جایگاه نرسیدم. زمانی که دچار مشکل شدم و از تواناییهام کاسته شد، با کمبودها و سختیها مواجه شدم.
هوش مصنوعی: موهای من مانند امواج دریا است و من هنوز درگیر چالشها و ناملایمات زندگی نیستم. سالها مثل ارّه پشت نهنگ، بخشی از من بوده و به آرامی به من شکل داده است.
هوش مصنوعی: یک روز، آتش به نخل خواهد افتاد؛ نخیلی که با زحمت و تلاش برای بازی بچهها تربیت شده بود و روزی سنگهایشان را به عنوان خوراکی برای مردم دیوانه به کار میبرد.
هوش مصنوعی: روش بیاحترامی به شاهان شایسته نیست و بیزحمت، فریبکاری پرویز کار غیرقابل قبولی است.
هوش مصنوعی: وجود او به قدری خاص و بزرگ است که هیچ کسی نمیتواند او را در آغوش بگیرد. اگرچه من هر تیر و کمانی را دیدهام که در کنار هم هستند، اما او به هیچ کس تعلق ندارد.
هوش مصنوعی: کوه را مانند شتر لیلی که در بیابان wandering میکند، به تصویر کشید که نالهاش حرارتی را نشان میدهد که در زنجیر این دیوانه نهفته است.
هوش مصنوعی: بی تو، حتی بهشت و گلستان هم برایم خالی و بیمعنی است و زیباییهای آن برایم مانند دودی است که در ماتم و غم از دست دادن تو به چشمم میآید.
هوش مصنوعی: کیفیت آن چشم را نمیتوان با زیباییهای آهو مقایسه کرد، چرا که در مکان تماشای او، آینهها به مانند میخانهای هستند که زیبایی و جذابیت را نمایان میسازند.
هوش مصنوعی: اگر زنار ما پاره نشده، تقصیری ندارد؛ چرا که ما دستمان در زیر سنگ تسبیح صد دانهای قرار دارد.
هوش مصنوعی: شمعی که در ویرانهام روشن بود، هیچگاه از امنیت خود مطمئن نبود، زیرا در شب، مهتاب خیال او، فضای این خانه غمزده را روشن کرده بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دجله را امسال رفتاری عجب مستانه بود
پای در زنجیر و کف بر لب مگر دیوانه بود
چرخ میزد آب و برمیگشت در گرد حصار
گوئیا بغداد شمع و دجله چون پروانه بود
تیرباران کرد ابر و لشکری چون سیل راند
[...]
دوشم از آغاز شب جا ، بر در جانانه بود
تا به روزم چشم بر بام و در آن خانه بود
دی که می آمد ز جولانگاه شوخی مست ناز
نرگسش بر گوشهٔ دستار خوش ترکانه بود
بهر آن نا آشنا میرم که فرد از همرهان
[...]
دجله را امسال رفتاری عجیب مستانه بود
پای در زنجیر و کف بر لب مگر دیوانه بود
مطرب از خود داشت جوش سینه گلهای باغ
ناله بلبل درین بستانسرا بیگانه بود
عشق ازین هنگامه مطلب جز شکست دل نداشت
گردش نه آسیا از بهر این یک دانه بود
یاد ایامی که نور شمع با آن سرکشی
[...]
چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه بود
یک نگاه آشنا تکلیف صد میخانه بود
لطف پنهان ناز پرورد تغافل بوده است
یاد ایامی که با من چشم او بیگانه بود
می زدم امروز لاف زهد پیش زاهدی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.