دوش بر من سایه آن سرو روان افکنده بود
شاخ گل دستی به دوش باغبان افکنده بود
شرم رویش از عرق صددیده بیدار داشت
چشم را هر چند در خواب گران افکنده بود
گرچه آب از سایه اش چون ابر رحمت می چکید
از نگاه گرم آتش در جهان افکنده بود
صبر و عقل و هوش را باد بهار جلوه اش
بر سر هم همچو اوراق خزان افکنده بود
جلوه مستانه اش از طره عنبرفشان
همچو دریا موج عنبر بر کران افکنده بود
نرگس مستانه اش از سرمه شرم و حیا
شوخ چشمان هوس را از زبان افکنده بود
از حجاب عشق بودم حلقه بیرون در
زلف او هر چند دستم در میان افکنده بود
مهر خاموشی حجاب چهره مطلب نبود
نور رویش پرده از راز نهان افکنده بود
از شکوه حسن، خورشید جهان افروز او
چاک در جیب فلک چون کهکشان افکنده بود
سرو بالا دست او از خارخار پای بوس
خار در پیراهن آب روان افکنده بود
در زمین او جلوه مستانه، نقش پای او
هر طرف طرح بهشت جاودان افکنده بود
راست بوده است این که ریزد درد بر عضو ضعیف
پیچ و تاب زلف در موی میان افکنده بود
از حجاب عشق صائب بود جایم زیر تیغ
گرچه بر من سایه آن ابرو کمان افکنده بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت محبوب خود میپردازد. او از سایه دلفریب سرو مانند او سخن میگوید که بر او افکنده شده و شاخ گل را به دوش باغبان تشبیه میکند. شاعر حس شرم و زیبایی چهره محبوب را توصیف میکند که حتی در خواب نیز گران و تاثیرگذار است. او جلوههای عشق و زیبایی محبوب را با تصاویری از بهار، دریا و نرگس مستانه به تصویر میکشد. همچنین، از حجاب عشق و دشواریهایی که این عشق برایش ایجاد کرده، صحبت میکند و در نهایت به قدرت و زیبایی خداوند در خلق عشق و تولدی دیگر از این حس اشاره میکند. بر اساس این توصیفات، شاعر نشان میدهد که این عشق چه تاثیری عمیق بر جان او گذاشته است.
هوش مصنوعی: دیروز، سایه زیبای سروی بر من افتاده بود و باغبان گلی را با یک دست به دوش خود گذاشته بود.
هوش مصنوعی: زیبایی و عفاف چهرهاش چنان تأثیری بر آدمی میگذارد که حتی در حالت خواب هم چشم نمیتواند از تماشای او غافل بماند و از شرم، نگاهش را به دور میکند.
هوش مصنوعی: هرچند که آب از سایهاش به مانند ابر رحمت میچکید، ولی نگاه گرم و آتشین او در دنیا تأثیرگذار بود.
هوش مصنوعی: بهار، زیبایی و جلوهای را به نمایش گذاشته که صبر، عقل و هوش را به حاشیه رانده و آنها را به مانند برگهای خزان دور ریخته است.
هوش مصنوعی: زیبایی شگفتانگیز او با موهای معطرش مانند موجهای عطر دریا بر کنارهها پاشیده شده بود.
هوش مصنوعی: چشمهای نرگس مانند شرابی مست و شاداب است و با حالت شرم و حیا، نگاهی بازیگوشانه به دیگران دارد که باعث میشود هر کسی را به خود جذب کند.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق تحت تأثیر قرار گرفتم و با وجود اینکه دستم در زلف او بود، نتوانستم از حجاب عشق خارج شوم.
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره میشود که سکوت و خاموشی به خودی خود نمیتواند نکتهای را پنهان کند، بلکه زیبایی و درخشندگی فردی میتواند پردهای بر روی اسرار و رمز و رازهای درونیاش بیفکند. در واقع، چهره کسی که به خاطر سکوتش چیزی را بیان نمیکند، در حقیقت گویای چیزهای بیشتری است و نشاندهنده عمق وجود اوست.
هوش مصنوعی: از زیبایی او، خورشید که نورآفرین دنیاست، چاکی در آسمان ایجاد کرده که مانند کهکشان به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: سرو زیبا و سرزندهای که در بالا است، به خاطر عشق و ارادتش به او، در برابر او به خاک میافتد و در لحظهای که به او نزدیك میشود، خارهای پایش را بر تن خود میچسباند و آب روان را بر پیراهنش میریزد.
هوش مصنوعی: در زمین، زیبایی و خوشی خاصی وجود داشت و هر جا که نگاه میکردی، رد پای او مانند طرحی از بهشت جاودان خودنمایی میکرد.
هوش مصنوعی: این گفته درست است که وقتی دردی به عضوی ضعیف وارد میشود، همانند پیچ و تاب زلفی که در موهای کسی قرار میگیرد، احساسات و عواطف را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه عشق در زندگیام چنگ انداخته و در زیر فشار آن احساس میکنم، اما سایهی زیبایی و جذبهی محبوبم هنوز بر سرم هست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده بود
پیش رویش باده را آتش بجان افکنده بود
بکر معنی کز زبانم برگ جلوه ساز
از قماش لفظ بر رو پرنیان افکنده بود
ماه را امشب فروغ حسن عالم سوز یار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.