دم زخواهش چون مصفا شد دم عیسی بود
دست چون شد از طمع کوته ید بیضا بود
هیچ روزن بی فروغ آفتاب فیض نیست
دیده سوزن به کار خویشتن بینا بود
در سواد شهر نتوان عشق را پوشیده داشت
پرده اسرار عاشق دامن صحرا بود
چشم ما از خاک عزلت می پذیرد روشنی
صیقل آیینه ما شهپر عنقا بود
هر که از خود شد تهی، پر شد زآب زندگی
از سبکباری کدو تاج سر دریا بود
مجلس آرایی به دستوری که باید کرده اند
نور آگاهی اگر در دیده بینا بود
مدعا از وصل، لب از بوسه شیرین کردن است
روز ماتم بهتر از عیدی که بی حلوا بود
پرتو شمع تجلی را نپوشد لاله زار
فکر صائب در میان فکرها پیدا بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن شاعرانه، به زیبایی و اهمیت عشق و آگاهی اشاره شده است. دم عیسی به معنای دم محبت و پاکی است و بیان میکند که دست خالی از طمع، به قدرت و نور زندگی دست مییابد. عشق را نمیتوان در پنهان نگه داشت و این حس در طبیعت و دنیای آزاد نمایان میشود. عشق و زندگی، سادگی و خلوص را میطلبند و هر کس با خالی کردن خود از دنیای مادی، به عمق مفاهیم و زندگی واقعی دست مییابد. همچنین اشاره به نیاز به روشنایی و آگاهی دارد که در درک عشق و حقیقت زندگی اهمیت دارد. در نهایت، عشق را یک نعمت و یک حقیقت شیرین میداند که بهتر از روزهای بیمعنا و بیاحساس است.
هوش مصنوعی: زمانی که خواسته و آرزو ناب بود، به مانند دم عیسی (علیهالسلام) پاک و خالص بود؛ اما وقتی که از طمع و آرزوهای بیجا کوتاه شد، دستش مانند دست بیضای (هارون) ضعیف و ناتوان گردید.
هوش مصنوعی: هیچ روزنهای بدون نور آفتاب باعث برکت و خیر نمیشود. چشم، مانند سوزنی است که باید به کار خود و دقت در آن بپردازد تا بینا و آگاه باشد.
هوش مصنوعی: در جامعه شهری نمیتوان عشق را پنهان کرد، زیرا رازهای عاشق در دل طبیعت و بیابان نهفته است.
هوش مصنوعی: چشم ما از تنگی و دوری از اجتماع، نوری میگیرد که به آن قدرت تابش میبخشد. همچنین، آینه وجود ما به قدری درخشان و عالی است که مانند بالهای یک پرنده افسانهای میدرخشد.
هوش مصنوعی: هر کس که از ویژگیها و تعلقات شخصی خود دست بکشد، به زندگی و جوانی پر از شادابی و انرژی دست مییابد، مانند کدو که به خاطر سبکیاش تاج سر دریا را بر خود دارد.
هوش مصنوعی: اگر در چشمان بیدار و آگاه، نور دانایی وجود داشته باشد، آنگاه برگزاری مجلس، بر اساس دستوری که باید انجام میشد، به خوبی صورت گرفته است.
هوش مصنوعی: خواست و آرزو از پیوند و ارتباط است، اما روز عزای عشق بهتر از روز جشن و عید است که بدون شیرینی و لذتی باشد.
هوش مصنوعی: نور شمعی که تجلی را نمایان میکند، نمیتواند افکار را در باغ لاله بپوشاند؛ در میان اندیشهها، حقیقت مشخص است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه را ماند که اندر صدرهٔ دیبا بود
ماه کاندر صُدرهٔ دیبا بود زیبا بود
عاشقان را دل بهدام عنبرین کردست صید
صید دل باید چو دام از عنبر سارا بود
عنبر سارای او باشد نقاب لاله برگ
[...]
دیگرانرا عیش و شادی گرچه در صحرا بود
عیش ما هر جا که یار آنجا بُود آنجا بُود
هر دلی کز مهر آن مه روی دارد ذرّه یی
در گداز آید چو موم ار فی المثل خارا بود
سنبلت زانرو ببالا سر فرود آورده است
[...]
در دو عالم چون یکی دارندهٔ اشیا بود
هر یکی در ذات آن یکتای بی همتا بود
جنبش دریا اگر چه موج خوانندش ولی
در حقیقت موج دریا عین آن دریا بود
عقل کل موجود گشت اول به امر کردگار
[...]
اگر ماهی از سنگ خارا بود
شکار نهنگان دریا بود
بر دل بی آرزو زندان تن صحرا بود
چشمه سوزن به تار بی گره دریا بود
بر ندارد دانه در زیر زمین چشم از سحاب
خاکساران را نظر بر عالم بالا بود
خون همت را به جوش آرد لب خشک سؤال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.