سیرچشمی تنگدستان را توانگر میکند
موم را این بحر گوهرخیز عنبر میکند
داغ دارد سینهام را بیقراریهای دل
این سپند شوخ خون در چشم مجمر میکند
لعل سیرابش کجا دارد غم لبتشنگان؟
چشمه حیوان کجا یاد سکندر میکند؟
عندلیب از بیقراری سینه میمالد به خار
شبنم بیشرم گل بالین و بستر میکند
میدهد اهل نظر را بر سر خود عشق جای
از حباب این بحر گوهرخیز افسر میکند
تا غبار خط لب لعل ترا در بر کشید
گوهر از گرد یتیمی خاک بر سر میکند
چشم زار ما نخواهد ماند زیر دست و پای
شوق خرمن مور ما را صاحب پر میکند
این چه حسن عالمآشوب است کز هر جلوهای
صفحه آیینه را صحرای محشر میکند
لامکان سیران خبر دارند از پرواز ما
شعله ما رقص در بیرون مجمر میکند
این جواب آن غزل صائب که میگوید مثال
«عالمی را یک نگاه گرم کافر میکند»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر بناگوشت بلای خط که سر بر میکند
جزو جزو عاشق بیچاره ابتر میکند
سرو کز بالای خود در سر کند باد، آن مبین
آن نگر کِش باد پیشت خاک بر سر میکند
چند گویی پیشت آیم، وه که چون تو یوسفی
[...]
آنک از کان هر زرو گوهر که سر بر می کند
پیش دست کان یسارش خاک بر سر می کند
جود اوکی بحر اخضر را نپوشد هر نفس
جامه ی سیمابی موجش که در بر می کند
چون صبا از محمر اخلاق او دم می زند
[...]
هر زمان عشقش سر از جایی دگر بر میکند
سوزش اندر هر سری سودای دیگر میکند
با کمال خویشتن بینی، نمیدانم چرا؟
هر زمان آیینه را با خود برابر میکند
صورت ماهیت رویش نمیبیند کسی
[...]
باد عُنفت چشمه خور را مکدّر می کند
خاک پایت توتیا در چشم اختر می کند
ابر دست گوهرافشان تو در روز عطا
آستین آرزو پر درّ و گوهر می کند
قدّ تو بر هفت مسند چار بالش می زند
[...]
سبزه از خط غبارت خاک بر سر میکند
غنچه از لعلت قبا را چاک در بر میکند
میزند سرو روان را پنچهها بر سر چنار
تا چرا با قد تو خود را برابر میکند
میروی در باغ و هر جانب برای دیدنت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.