وقت است بگذریم چو موج از شراب تلخ
بیرون کشیم گوهر خود را ز آب تلخ
کوثر چو سرو جا دهدش در کنار خود
هر کس گذشته است درین نشأه ز آب تلخ
اینجا به آب توبه ز لب زنگ می بشوی
در حشر مشنو از لب رضوان جواب تلخ
شکر به زهر و نوش به نشتر که داده است؟
از دل مبر حلاوت ایمان به آب تلخ
نه خوردنت به وقت و نه خوابت به جای خویش
چون زنده مانده ای تو به این خورد و خواب تلخ؟
دل را مسوز ز آتش عصیان که رم کند
در پیش سگ اگر فکنی این کباب تلخ
صائب بریز اشک که در آفتاب حشر
خواهد گرفت دست ترا این گلاب تلخ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی به مرور زمان و چالشهای زندگی اشاره دارد. شاعر از تلخیهای زندگی مثل "آب تلخ" سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که باید گوهر وجود خود را از این تلخیها بیرون آورد. او به صفا و زیبایی "کوثر" و آرامش در کنار آن اشاره میکند و به خواننده توصیه میکند که از اشتباهات خود توبه کند و خود را از زشتیها دور نگه دارد. شعر به تضاد بین تلخی و شیرینی زندگی میپردازد و به ضرورت حفظ ایمان و دلشاد بودن حتی در مواجهه با دشواریها تاکید میکند. در پایان، شاعر بر این نکته تاکید میکند که در روز آخرت، حقایق تلخی که در دنیا تجربه کردهایم، به ما یادآوری خواهد شد و باید خود را آماده کنیم.
هوش مصنوعی: زمانی است که باید مانند موج دریا، از شراب تلخ عبور کنیم و گوهر وجود خود را از آب تلخ بیرون بیاوریم.
هوش مصنوعی: کوثر مانند سروی است که هر کسی را که از تلخیهای زندگی گذشته است، در کنار خود جا میدهد.
هوش مصنوعی: در اینجا به آب توبه، زنگار گناهان خود را بشوی، اما در روز قیامت نباید از لب رضوان انتظار جوابهای تلخ را داشته باشی.
هوش مصنوعی: شکر را با زهر مقایسه نکن و نوشیدن را با تیغ جراحی چه ارتباطی دارد؟ نباید از دل خود لذت ایمان را به خاطر تلخیهای زندگی از دست بدهی.
هوش مصنوعی: نه زمان خوردن و نه وقت خواب تو درست و به جا نیست، چرا که تو با این وضعیت ناخوشایند زندگی هنوز زندهای.
هوش مصنوعی: دل را با آتش نافرمانی نسوزان که ممکن است با اندکی بیدقتی از دست برود، مانند اینکه اگر گوشتی کبابی را به سمت سگی پرتاب کنی، نتیجهای تلخ بدست میآوری.
هوش مصنوعی: بریز اشک، زیرا در روز قیامت، این گلاب تلخ که به دست تو داده میشود، در زیر نور خورشید قرار خواهد گرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای بی لب توام به دهان قند ناب تلخ
در کام جام بی لب لعلت شراب تلخ
زان دم که دهر زهر فراق توام چشاند
شد در مذاق عیش مرا خورد و خواب تلخ
از دل که سوخت ز آتش غم چاشنی مگیر
[...]
زهرست بی تبسم شیرین شراب تلخ
با بخت شور چند توان خورد آب تلخ
بی می نیم شکفته، همانا بریده اند
همچون پیاله ناف مرا با شراب تلخ
بر ما دمی نمی گذرد بی شراب تلخ
تا چند همچو ابر توان خورد آب تلخ
شیرینی زلال طرب را ز گل بپرس
روزی ما چو سبزه ی میناست آب تلخ
آنجا که عشق غارت آسودگی کند
[...]
ای خضر خو گرفته مذاقم به آب تلخ
بهتر بود ز آب حیاتم شراب تلخ
زاهد [جبین] سرکه فشان تو روبروست
انصاف نیست باز بگویی جواب تلخ
دلبرتر است لذت غفلت ز آگهی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.