از غیرت رکابت از دیده خون روان است
اما چه می توان کرد پای تو در میان است!
پاس ادب فکنده است بر صدر جای ما را
هر چند سجده ما بیرون آستان است
در پله ترقی است مشرب چو عالی افتاد
از خاک زود خیزد تاکی که خوش عنان است
مهر لب خموشی است دستی که خالی افتاد
آن را که خرده ای هست چون غنچه صد زبان است
با قامت خم از عمر استادگی مجویید
پا در رکاب باشد تیری که در کمان است
از جویبار همت تخمی که آب گیرد
گر زیر خاک باشد بالای آسمان است
در گلشنی که گلها دامنکشان گذشتند
بلبل ز ساده لوحی در فکر آشیان است
سیلاب غافلان را از دیده می برد خواب
خواب مرا گرانی از عمر خوش عنان است
دنبال ماندگان را هر کس که دست گیرد
در منزل است هر چند دنبال کاروان است
از پای خفته ماست منزل بلند صائب
عمر ره است کوته تا کاروان روان است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان شدت احساسات و تضادهای درونی گوینده میپردازد. او از غیرت و ارادتش نسبت به محبوب سخن میگوید که در کنار ناتوانیاش در رسیدن به او قرار دارد. حتی اگر در سجدهایش ادب و احترام را رعایت کند، باز هم در آستان محبوب جایی ندارد. گوینده به دنبال ترقی و موفقیت است ولی عشق و وابستگیاش مانع پیشرفت اوست. او به قدرت قیام از زمین اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که همت و تلاش به بار مینشیند. در نهایت، او وضعیت فعلیاش را توصیف میکند که با خواب و خوابآلودگی گرانی از عمر، از قافله زندگی عقب مانده است. به طور کلی، شعر بیانگر درد و رنج ناشی از عشق و ناتوانی در رسیدن به آرزوهاست.
هوش مصنوعی: در اثر غیرت تو، چشمانم پر از اشک است، اما چه کنم که تو در دل آن مشکل قرار داری!
هوش مصنوعی: احترام و ادب بر جایگاه ما نشسته است، هرچند که ما در برابر درگاه او به سجده افتادهایم.
هوش مصنوعی: در مسیر پیشرفت و ترقی، هرگاه فردی به مقام و منزلتی بالا برسد، مانند گیاهی که از خاک سر بر میآورد، به سرعت به اوج میرسد؛ زیرا شخصیت و طبع او خوش و پربار است.
هوش مصنوعی: عشق و محبت مانند سکوتی شیرین است. اگر کسی دستش خالی باشد و چیزی در دلش نداشته باشد، به اندازه یک غنچه که چندین زبان دارد، میتواند احساسات و گفتنیهای ارزشمندی را بیان کند.
هوش مصنوعی: با قد خمیده و فرسودگی عمر، به دنبال استقامت نباشید؛ زیرا تیر تنها زمانی که در کمان قرار دارد، قدرت پرتاب شدن را دارد.
هوش مصنوعی: اگر بذری از کوشش و تلاش در جویبار زندگی غرس شود، حتی اگر در زمین پنهان باشد، میتواند به آسمان برسد و به ثمر بنشیند.
هوش مصنوعی: در باغی که گلها با زیبایی در حال رشد هستند، بلبل به خاطر سادگیاش هنوز در فکر ساختن لانهای است.
هوش مصنوعی: خواب غفلتزدگان، چشمانشان را میگیرد و من به خواب میروم، چون عمرم را با لذت سپری کردهام.
هوش مصنوعی: هر کسی که با ماندگان همراه شود و به آنها کمک کند، در نهایت به منزل آسايش و آرامش میرسد، حتی اگر در حال پیروی از کاروان باشد.
هوش مصنوعی: ما تا زمانی که از خواب غفلت بیدار نشویم، نمیتوانیم به مقامات عالی برسیم. عمر ما کوتاه است و تا زمانی که کاروان زندگی در حرکت است، باید از فرصتها بهرهبرداری کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا چشم برندوزی از هرچه در جهان است
در چشم دل نیاید چیزی که مغز جان است
در عشق درد خود را هرگز کران نبینی
زیرا که عشق جانان دریای بیکران است
تا چند جویی آخر از جان نشان جانان
[...]
جانم فدای جانان گر میل او به جان است
فرمان دلپذیرش بر جان ما روان است
در پای سرو قدش افتادهام به خواری
من خاک آستانت، رویم به آستان است
از دل سوی زبانم، آتش زند زبانه
[...]
هر قطرهای از این بحر دریای بیکران است
در چشم ما نظر کن بنگر که عین آن است
هر آینه که بینی تمثال او نماید
آئینه این چنین بود تمثال آن چنان است
زنده دلان عالم دارند حیاتی از وی
[...]
از غیرت رکابت از دیده خون روان است
اما چه می توان کرد پای تو در میان است!
سر جوش نوبهارست روی شکفته تو
رنگ شکسته من ته جرعه خزان است
از شکوفه عاشقان را در خاک و خون کشد عشق
[...]
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.