کارم شب وصال به پاس نظر گذشت
فصل بهار من به ته بال و پر گذشت
دامان بیخودی مده از کف به حرف عقل
از بیم راهزن نتوان زین سفر گذشت
دلبستگی نتیجه نقصان بینش است
تا چشم باز کرد صدف از گهر گذشت
ای کاش صرف مشق جنون می شدی تمام
از زندگانی آنچه به کسب هنر گذشت
گر سر رود، ز تیغ فنا سر نمی کشم
نتوان به تلخرویی بحر از گهر گذشت
هر زنده دل که بر خط تسلیم سر نهاد
چون خون مرده از خطر نیشتر گذشت
اشکم هزار مرحله از دل گذشته است
چون رهروی که گرم شد از راهبر گذشت
تا همچو شمع پای نهادم درین بساط
عمرم به گریه شب و آه سحر گذشت
دل را دست دار که موج سبک عنان
با کشتی شکسته ز بحر خطر گذشت
نقصان نکرده است کسی از گذشتگی
وصل نبات یافت چو بید از ثمر گذشت
صائب گرفت دامن عمر رمیده را
بر خاک هر که سایه آن سیمبر گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساساتی عمیق و تفکر درباره زندگی، عشق و گذر زمان میپردازد. شاعر به تجربیاتی که در زندگی داشته اشاره میکند، از جمله سختیها و غمهای ناشی از عشق و فراق. او تأکید میکند که دلبستگی و وابستگی نتیجه کمتری از آگاهی و بینش است و برای رسیدن به حقیقت باید از هنجارها و ترسها گذشت. زندگی او پر از اشک و گریه بوده و او با یادآوری لحظات تلخ و شیرین، پیامدهای فنا و پذیرش سرنوشت را بررسی میکند. در نهایت، او به این نکته اشاره میکند که گذشتگی و فداکاری میتواند به نتایج مثبت و رشد شخصی منجر شود.
هوش مصنوعی: شب وصال و دیدار با معشوقهام به خاطر نگاهی که به من کرد، گذشت. فصل بهار زندگیام نیز به انتها رسید و در سایهی آن، من هیچ بال و پر خاصی نداشتم.
هوش مصنوعی: دامن خود را از دست نده و به بیخود بودن نپرداز. به این خاطر که اگر به حرف عقل گوش ندهی، نمیتوانی از این سفر خطرناک عبور کنی.
هوش مصنوعی: دلبستگی ناشی از کمبود درک و آگاهی است، و زمانی که انسان بینش خود را افزایش دهد، متوجه میشود که چیزهای ارزشمند و زیبایی در زندگی وجود دارند که از دستش رفتهاند.
هوش مصنوعی: ای کاش تمام آنچه از عمر خود را صرف یادگیری و هنر کردهای، فقط به خاطر دیوانگی و عشق میبود.
هوش مصنوعی: اگر سرم برود، از تیغ مرگ نمیترسم، نمیتوانم از تلخیها با گنجینهای از زیبایی عبور کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی که در برابر سختیها و چالشها تسلیم و صبر کند، مانند کسی است که از خطرهای شدید و آسیبها به راحتی میگذرد.
هوش مصنوعی: اشک من هزار بار از دل بیرون آمده است، مانند رهگذری که از راهبری که او را هدایت میکند، دور شده و به راه خود ادامه داده است.
هوش مصنوعی: من به مانند شمع در این زندگی قرار گرفتم و عمرم پر از گریه در شبها و آه و ناله در سحرها گذشت.
هوش مصنوعی: دل را آرام نگهدار، زیرا که دریا با امواج ملایم و آرام، کشتی شکستهای را به سلامت از خطر عبور میدهد.
هوش مصنوعی: هیچ کس از فداکاری و گذشت چیزی کم نگذاشته است، مانند درخت بید که به خاطر بارور شدن خود از میوهاش گذشت.
هوش مصنوعی: صائب، وقتی عمر فرار کرده را بر زمین گرفت، هر کسی که سایه آن زن زیبا را دید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانا مپرس حال که کار از خبر گذشت
چون پای شد ز جای چه خیزد ز سر گذشت
آتش ز آب میرد و شد زنده تر بسی
تا آتش غم تو بر آب جگر گذشت
چندانکه برفراق تو شد آشنا دلم
[...]
درد دل من از حد و اندازه درگذشت
از بس که اشک ریختم آبم ز سر گذشت
پایم ز دست واقعه در قیر غم گرفت
کارم ز جور حادثه از دست درگذشت
بر روی من چو بر جگر من نماند آب
[...]
دوشم چه بود بی رخت ای دوست سرگذشت
آب دو چشم در غم رویت ز سر گذشت
گفتی بگوی شرح غم حال خویشتن
ترسم ملول گردی از این باب سرگذشت
کان سرو جان شبی نخرامید سوی ما
[...]
دردم ز اشتیاق تو ز اندازه در گذشت
از پا در اوفتادم و آبم ز سر گذشت
هر دل، که با وفای تو رفت از جهان برون
جان بخش و مشکبو چو نسیم سحر گذشت
بر طور عشق روی تو هر کس که بار یافت
[...]
دردم ز اشتیاق تو ز اندازه در گذشت
از پا در اوفتادم و آبم ز سرگذشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.