گنجور

 
صائب تبریزی

آهی که غم ز دل نبرد ناکشیدنی است

مرغی که نام بر نبود پر بریدنی است

چون باده صبوح به رگهای میکشان

هر کوچه ای که هست به عالم، دویدنی است

دندان نمودن است در رزق را کلید

پستان خشک دایه قسمت گزیدنی است

زان لعل آبدار که می می چکد ازو

سنگ و سفال میکده ما مکیدنی است

موج شراب، رخنه دل را رفوگرست

این رشته امید به سوزن کشیدنی است

دل در بقا مبند کز این باغ پر فریب

بی بال و پر چو قطره شبنم پریدنی است

نتوان چو موج سرسری از بحر می گذشت

چون درد می، به غور ته خم رسیدنی است

نقل و شراب، هر دو به هم جوش می زند

لعل تو هم مکیدنی و هم گزیدنی است

چپ می رود به راست روان طریق عشق

در گوش چرخ، حلقه آهی کشیدنی است

هر چند درس عشق ز تعلیم فارغ است

هر صبح یک دو نغمه ز صائب شنیدنی است

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

رویی کز او دلی نگشاید ندیدنی است

حرفی که مغز نیست در او ناشنیدنی است

یک دیدن از برای ندیدن بود ضرور

هر چند روی مردم عالم ندیدنی است

ز ابنای روزگار، تغافل غنیمت است

[...]

واعظ قزوینی

دیدم ملک و مال جهان را، ندیدنی است

دامن بود گلی که ازین خار چیدنی است

پوشیدنیست چشم ز هر کار این جهان

الا تهیه سفر خود که دیدنی است

شاخ قدت خمیده ز بار شکستگی

[...]

جویای تبریزی

آبی ز دانهٔ عنب ای دل چشیدنی است

غافل مشو که این سر پستان مکیدنی است

یک صبحدم چو پنجهٔ خورشید جلوه کن

پیراهن تحمل عاشق دریدنی است

از آبیاری مژه ام چون گل چراغ

[...]

سعیدا

تنها نه خال عارض آن ماه، دیدنی است

این دانه را به چشم از آن روی، چیدنی است

اندیشه مند کام مکن عقل خویش را

ز این شیر خام طفل خرد را بریدنی است

بر غیر او چرا نکشی خط نیستی؟

[...]

شاطر عباس صبوحی

تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد

بر ناز خود بناز که نازت کشیدنی است

چشمت نظر ز لُطف به عاشق نمی‌کند

چون آهوی ختائی کارش رمیدنی است

از مشربت زلال لبست کام دل برآر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه