رویی کز او دلی نگشاید ندیدنی است
حرفی که مغز نیست در او ناشنیدنی است
یک دیدن از برای ندیدن بود ضرور
هر چند روی مردم عالم ندیدنی است
ز ابنای روزگار، تغافل غنیمت است
یوسف به سیم قلب ز اخوان خریدنی است
نتوان به حق ز بال و پر جستجو رسید
کاین ره به پای قطع تعلق بریدنی است
تا در لحد شود گل بی خار بسترت
دامن ز خارزار علایق کشیدنی است
در گلشنی که نعل بهاران در آتش است
دامن ز هر چه هست، به جز خار، چیدنی است
چون کوه تا خزانه لعل و گهر شوی
در زیر تیغ، پای به دامن کشیدنی است
بگشای چاک سینه که بر منکران حشر
روشن شود که صبح قیامت دمیدنی است
دندان به دل فشار که آن نونهال را
بوییدنی است سیب ذقن، نه گزیدنی است
صائب ز حسن گل چمن آراست بی نصیب
از عندلیب وصف گلستان شنیدنی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفاهیم عمیق انسانی و معنوی میپردازد. شاعر بر این باور است که بسیاری از زیباییها و حقیقتها در زندگی قابل مشاهده نیستند و باید با دل و جان به جستجوی آنها پرداخت. او اشاره میکند که ظاهر دنیا و تعلقات مادی باعث غفلت از زیباییهای واقعی میشود و برای رسیدن به حقیقت، باید از وابستگیها رها شد. شاعر تأکید میکند که در مسیر معرفت، باید سختیها را تحمل کرد و برای یافتن گوهرهای گرانبها، باید از موانع عبور کرد. در نهایت، او به زیباییهای زندگی و عشق اشاره میکند که فقط با درک عمیق و باطنی قابل تجربه است.
هوش مصنوعی: هر گاه کسی که با او محبت و دوستی ایجاد نشود، نادر است. همچنین، کلامی که عمیق و پرمحتوا نیست، قابلیت شنیدنش هم وجود ندارد.
هوش مصنوعی: این دیدن به خاطر نادیدن لازم و ضروری است، هرچند که روی مردم جهان، چیزی است که نمیتوان با چشم دید.
هوش مصنوعی: غفلت از رفتار دیگران در این دوران، میتواند به عنوان یک فرصت تلقی شود، چرا که مانند یوسف که به خاطر زیباییاش مورد توجه قرار گرفت، ما نیز میتوانیم از داراییها و قلبهای مردم بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: برای یافتن حقیقت، نمیتوان با تلاش و جستجو از طریق وسیلههای مادی و دنیوی به نتیجه رسید، زیرا این مسیر نیازمند رهایی و قطع وابستگیهاست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به دنیای دیگر بروی و آرامش بیابی، باید از وابستگیها و خواستههای دنیوی دوری کنی، زیرا این وابستگیها همانند خارهای تیز هستند که تو را آزار میدهند.
هوش مصنوعی: در باغی که بهار در حال شکوفایی است و زیباییها در آن موج میزنند، هر چیزی که در دسترس باشد قابل برداشت است، به جز خارها که فقط درد و رنج میآورند.
هوش مصنوعی: برای اینکه مانند کوه استقامت و ارزش داشته باشی و درخت لعل و گوهر درونت به بار بنشیند، باید در برابر سختیها و چالشها ایستادگی کنی و تسلیم نشوی.
هوش مصنوعی: سینهات را باز کن تا کسانی که به روز قیامت ایمان ندارند، روشن شوند که صبح قیامت نزدیک است و زمین و زمان دگرگون خواهد شد.
هوش مصنوعی: با دندانهایت به دل فشار بیاور که آن جوان کوچک بویی دارد شبیه سیب، نه اینکه بخواهی او را گزید.
هوش مصنوعی: صائب با زیبایی گل، باغ را زینت بخشید، اما خود از بلبل که وصف باغ را میگوید، بیبهره است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آهی که غم ز دل نبرد ناکشیدنی است
مرغی که نام بر نبود پر بریدنی است
چون باده صبوح به رگهای میکشان
هر کوچه ای که هست به عالم، دویدنی است
دندان نمودن است در رزق را کلید
[...]
دیدم ملک و مال جهان را، ندیدنی است
دامن بود گلی که ازین خار چیدنی است
پوشیدنیست چشم ز هر کار این جهان
الا تهیه سفر خود که دیدنی است
شاخ قدت خمیده ز بار شکستگی
[...]
آبی ز دانهٔ عنب ای دل چشیدنی است
غافل مشو که این سر پستان مکیدنی است
یک صبحدم چو پنجهٔ خورشید جلوه کن
پیراهن تحمل عاشق دریدنی است
از آبیاری مژه ام چون گل چراغ
[...]
تنها نه خال عارض آن ماه، دیدنی است
این دانه را به چشم از آن روی، چیدنی است
اندیشه مند کام مکن عقل خویش را
ز این شیر خام طفل خرد را بریدنی است
بر غیر او چرا نکشی خط نیستی؟
[...]
تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد
بر ناز خود بناز که نازت کشیدنی است
چشمت نظر ز لُطف به عاشق نمیکند
چون آهوی ختائی کارش رمیدنی است
از مشربت زلال لبست کام دل برآر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.