چون صبح، زندگانی روشندلان دمی است
اما دمی که باعث احیای عالمی است
عیش غلط نمای جهان پرده غمی است
شیرازه شکفتگیش زلف ماتمی است
آن را که راهزن نشود نعل واژگون
ابروی ماه عید، هلال محرمی است
در چشم آبگینه ما دل رمیدگان
زنگ ملال، دامن صحرای خرمی است
از سینه هر دمی که برآید ز روی صدق
مانند صبح، صیقل زنگار عالمی است
بر هر دلی که زخمی تیغ زبان شود
بی چشم زخم، سوده الماس مرهمی است
هر جا به عاجزی رود از پیش کارها
هر مور اژدهایی و هر زال رستمی است
آن را که شد گزیده ز طول حیات خویش
لیل و نهار در نظرش مار ارقمی است
دلهای آب گشته مرغان بینواست
هر جا به چهره گل این باغ شبنمی است
هر چند نم برون ندهد خاک خشک مغز
نسبت به آسمان سیه کاسه حاتمی است
در پنجه تصرف اغیار، زلف تو
در دست دیو مانده گرفتار، خاتمی است
صائب به غیر چاه زنخدان یار نیست
راز مرا گر از همه آفاق محرمی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به بیان زیباییهای زندگی و مشکلات آن میپردازد. شاعر به صبح زندگی روشندلان اشاره میکند که به کوتاهی یک دم است، اما همین دم میتواند جهانی را احیا کند. او میگوید که زندگی و لذتها، زیر پوشش غم و ماتم است و کسانی که از حقیقت زندگی دور نشوند، میتوانند زیباییهای آن را ببینند. شاعر به دردها و زخمهای دل اشاره میکند و معتقد است که هر زخم زبانی میتواند به مرهمی برای دلهای شکسته تبدیل شود. همچنین اشاره میکند که هر جا که انسان دچار ناتوانی شود، باید مراقب باشد که نه به موری تبدیل شود و نه به زالی. در نهایت، او از معشوقش میگوید و این که راز دلش نه تنها برای خودش بلکه برای همه جا، به ویژه برای یارش، محفوظ است.
هوش مصنوعی: زندگی روشندلان به مانند صبحی است که هرچند کوتاه میباشد، اما همان لحظه کوتاه میتواند به شکوفایی و زنده شدن جهانی منجر شود.
هوش مصنوعی: زندگی در جهان، ظاهری خوشایند دارد ولی در واقع، پردهای از غم پشت آن وجود دارد و زیباییهای آن مانند زلفی سیاه و غمگین است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تنها کسانی که در زندگی خود دچار انحراف نمیشوند، میتوانند زیباییها و نشانههای واقعی را درک کنند. در اینجا، نعل واژگون ابروی ماه به عنوان نماد زیبایی و هلال محرمی به عنوان نمادی از حقایق عمیق و معنوی محسوب میشود. بنابراین، این سخن به نوعی تاکید بر اهمیت صحت و سیر درست در زندگی دارد.
هوش مصنوعی: در چشمهای شفاف ما، دلهای ترسان و ناآرام، به راحتی میتوانند شادابی و خوشی دشت را مشاهده کنند.
هوش مصنوعی: هر بار که از دل انسان، کلامی با صداقت و پاکی خارج میشود، مانند صبحی که درخشش و روشنی را به ارمغان میآورد، به نوعی زنگارهای دنیای اطراف را میزداید و آن را میصیقل میدهد.
هوش مصنوعی: بر دلهایی که از زبان دیگران آسیب دیدهاند، بدون اینکه کسی حسادت کند، مرهمی از الماس وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر جا که انسان از محدودیتها و ناتوانیهای خود احساس ناامیدی کند، حتی کوچکترین موجودات نیز میتوانند به نظر بزرگ و خطرناک بیایند. به این معنا که در زمانهای سخت، مشکلات و چالشها به گونهای بزرگتر و قویتر از آنچه که هستند، در نظر انسان جلوه میکنند.
هوش مصنوعی: کسی که از تجربههای طولانی زندگی خود بسیار آموخته، برایش شب و روز به شکل یک مار زهرآگین در میآید.
هوش مصنوعی: دلهای بیچاره پرندگان دلتنگ و غمگین است، هر کجا که چهره گل در این باغ با قطرههای شبنم خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: هرچند که زمین خشک و بیحیات است و آبی از آن خارج نمیشود، اما در برابر آسمان تاریک و غمانگیز، هنوز امیدی به باران و زندگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: زلف خرد کننده تو در چنگ دیگران گرفتار شده و مانند خاتمی است که در دست دیو مانده است.
هوش مصنوعی: راز دل من تنها در چاه زنخدان محبوبم نهفته است و اگر از تمام جهان کسی باشد که راز مرا بداند، آن شخص فقط اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هین در دهید باده که هنگام بی غمی است
زان باده که مشرق خورشید خرمی است
تا روی چون دو پیکر در روی او کشم
زیرا که مان چو پروین وقت فراهمی است
آن پسته شکر گر او را چه کوچکی است
[...]
فصل بهار وصل بتان اصل خرمی است
هرکس که زین دو شاد نباشد نه آدمی است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.