نیست از دشمن محابا یک سر سوزن مرا
کز دل سخت است در زیر قبا جوشن مرا
هر چه را خورشید سوزد، برنیاید دود ازو
نه ز بی دردی بود از آه لب بستن مرا
با دل روشن، ز نور عاریت مستغنیم
گل فتد از مهر و مه در دیده روزن مرا
داشتم چندین گل بی خار چشم از سادگی
زخم خاری هم نشد روزی ازین گلشن مرا
در کمین دارد پریشان خاطری جمعیتم
پر برون آرد چو موران، دانه در خرمن مرا
با تهیدستی درین دریای گوهر چون صدف
صد یتیم از اشک افتاده است در دامن مرا
از هوای تر شود آیینهام تاریک تر
هیچ باغ دلگشایی نیست چون گلخن مرا
از نسیم شکر، ناف آهوی مشکین کنم
از دهان شیر سازد چرخ اگر مسکن مرا
از نفس هر چند چون عیسی روان بخشم به خلق
آب میباید گرفت از چشمه سوزن مرا
از زبان آتشینم گرچه محفل روشن است
نیست چون شمع از تهیدستی دو پیراهن مرا
گرچه دارم تازه، روی باغ را در بر گریز
نیست چون سرو از تهیدستی دو پیراهن مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس عمیق تنهایی و غم شاعر اشاره دارد. شاعر بیان میکند که هیچ دشمنی نمیتواند او را از درد درونیاش رهایی بخشد و هرچقدر که مشکلات زندگی او را در فشار قرار دهند، باز هم از درد درونیاش رها نمیشود. او از زندگی و زیباییهایش از جمله گلها و خاطرات زیبای گذشته صحبت میکند، اما میداند که همیشه زخم و تلخی در دل داشته است.
شاعر به کمبودها و فقر عاطفی و مادی خود اشاره کرده و تأکید میکند که با وجود نیکوکردن و کمک به دیگران، همچنان احساس بیپناهی میکند. او به تصویرهایی از ناکامی و تاریکی در زندگیاش اشاره دارد و در نهایت به این نتیجه میرسد که تنهایی و حس تهیدستی، او را همواره همراهی میکند.
هوش مصنوعی: من از دشمن هیچ ترسی ندارم، حتی به اندازه یک سر سوزن، چون در دل سختی دارم و زیر لباس خود زرهای دارم که مرا محافظت میکند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که خورشید آن را بسوزاند، از او دودی بلند نمیشود. این نشان نمیدهد که من بیدرد هستم و از روی بیحوصلگی لب بر میبندم.
هوش مصنوعی: با دل روشن و پر از نور، به بینیازی از چیزهای دنیا دست یافتهایم. عشق و زیبایی برای ما مانند گلی است که در چشم ما جلوه میکند و شگفتی میآفریند.
هوش مصنوعی: در باغی سرشار از گلهای زیبا و بیدردسر، من هیچگاه از سادگی و بیتوجهیام آسیب ندیدم و هرگز به زخم خاری برخورد نکردم.
هوش مصنوعی: در کمین نشستهام و نگران از اینکه این جمعیت در عذابی است، مانند موجوداتی که دانهها را از درون خرمن میبرند.
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از نعمت و ثروت است، من مانند صدفی هستم که در میان این همه زیبایی و ثروت، صد یتیم را در آغوش خودم جا دادهام و این یتیمها از احساس غم و درد اشک میریزند.
هوش مصنوعی: آیینهام از رطوبت هوا تیرهتر شده است و هیچ باغ خوشبو و دلپذیری وجود ندارد که مانند گلخن من باشد.
هوش مصنوعی: از نسیم خوشبویی، مثل عطر گلاب، میخواهم بویی را به وجود آورم که همچون ناف آهوی خوشبو باشد. اگر تقدیر و زمانه بخواهد، زندگیام را به شیرینی تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: اگر چه من هم مثل عیسی روح و حیات را به دیگران میبخشم، اما برای دستیابی به این نعمت، باید از چشمهای بسیار کوچک مثل سوراخ سوزن، آب برداشت.
هوش مصنوعی: هرچند که جمع را روشنی و نشاط فراگرفته است، من از درون خود احساس دلتنگی و فقر میکنم، مانند شمعی که با وجود روشنیاش، از نبودن چیزی که بپوشاندش، رنج میبرد.
هوش مصنوعی: هرچند که جوان و زیبا هستم، اما مثل سرو که در فقر و نداری خودش را پنهان میکند، نمیتوانم در دل باغی که رونق دارد، به راحتی حضور داشته باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عاشقی شد رسم و راه و سیرت و آئین مرا
هر که بیند بیند این را با من و با این مرا
رنج فرهاد است بر من عاشقی را گاهگاه
کامرانی خیزد از معشوق چون شیرین مرا
عاشقم بر روی خوب آنکه با دیدار او
[...]
گر سر کویت شود مدفن پس از مردن مرا
کی عذاب قبر پیش آید دران مدفن مرا
چند باشم در جدل با خود ز غم ساقی بیار
شیشه می تا رهاند ساعتی از من مرا
دوست چون می خواهدم رسوا ندارم چاره ای
[...]
پیش تیغ و تیر ناچارست استادن مرا
چون علم، ناموس لشکرهاست بر گردن مرا
صورت حال جهان زنگی و من آیینه ام
جز کدورت نیست حاصل از دل روشن مرا
چون علم می بایدم زد غوطه در دریای تیغ
[...]
شمعم و هرگز نمی سازد کسی روشن مرا
می زند پروانه هر شب تا سحر دامن مرا
عندلیب بی پرم وز ناله کردن مانده ام
باغبان عمریست بیرون کرد از گلشن مرا
روشنایی دارم از کلک سیه بختم امید
[...]
ایمن از جور حوادث ساخت عجز من مرا
شیشه جانیها حصاری گشت از آهن مرا
چون نباشم خوشدل از بیتابیی کز درد اوست
صبح نوروزیست هر چاکی ز پیراهن مرا
آتشم؛ آتش، مکن تکلیف سیر گلشنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.