حسن را جز چشم حیران، دست دامنگیر نیست
عکس را پای سفر ز آیینه تصویر نیست
نشأه می آدمی را تازه رو دارد مدام
گر کند عمر طبیعی دختر رز، پیر نیست
نیست شبها غیر داغ عشق، دلسوزی مرا
بر سر مجنون چراغی غیر چشم شیر نیست
بر گرانجانان دم تیغ است چون پشت کمان
بر سبکروحان نگاه کج کم از شمشیر نیست
جز گرفتاری ندارد حاصلی این دامگاه
دانه ای اینجا به غیر از دانه زنجیر نیست
دور می سازد گرانخوابی ره نزدیک را
بهر قطع راه، مقراضی به از شبگیر نیست
نیست چون ریگ روان از آب سیری حرص را
آدمی را نعمتی بهتر ز چشم سیر نیست
اختلافی نیست در گفتار ما دیوانگان
بیش از یک ناله در صد حلقه زنجیر نیست
در دل پاکان ندارد ره نسیم انقلاب
آب را در صلب گوهر بیمی از تغییر نیست
ما به اشک شادی از دل دعوی خون شسته ایم
خاک ما افتادگان را دست دامنگیر نیست
در کهنسالی شود حرص خسیسان بیشتر
تا نگردد خشک، دست خار دامنگیر نیست
رحم خوبان از ستم صائب بود خونخوارتر
ورنه آه و ناله عشاق بی تأثیر نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ابراز احساسات عمیق و پیچیدهای پرداخته است که ناشی از عشق و دردهای ناشی از آن است. حسن به عنوان یک تصویر و نماد عشق، در حسرت و حیرت باقی مانده و در جستجوی حقیقت و زیباییهای زندگی است. شاعر به گذر زمان و تغییرات آن اشاره میکند و این که عشق و جذابیت زندگی همواره در دل انسانها جاودانه است. همچنین، نکاتی درباره درد و رنج ناشی از عشق و حرص انسانی را مطرح کرده و بر این نکته تأکید میکند که در زندگی، دچار دامها و گرفتاریهایی هستیم که تنها در عشق واقعی ممکن است شکسته شوند. در نهایت، تأثیر محبت و رحم بر دنیای زخمخورده عشق را بیان میکند و به تضاد بین خسیسی و بخشندگی در شخصیت انسانها اشاره داشته و نشان میدهد که عشق و درد به یکدیگر وابستهاند.
هوش مصنوعی: زیبایی را تنها نگاهی مبهوت درک نمیکند و اگرچه عکسها میتوانند نمایی از او باشند، اما تصویر واقعی او در آینه وجود ندارد.
هوش مصنوعی: زندگی انسان همیشه تازگی و شادابی دارد، حتی اگر عمر طبیعی به پایان برسد، مانند یک دختر گل سرخ که هرگز پیر نمیشود.
هوش مصنوعی: به جز عشق، در شبها چیزی دیگر به دلم آرامش نمیدهد و مانند چشم شیر، هیچ نوری نیست که بر سر مجنون بتابد.
هوش مصنوعی: بر روی اهل دل، تیغ برندهای قرار دارد که مانند قامت کمان به سمت این افراد میچرخد و بر سبکسران نیز تهاجم و تهدیدی وجود دارد که به اندازهی شمشیر رعبآور است.
هوش مصنوعی: در این مکان، جز مشکلات و سختیها هیچ چیز دیگری به دست نمیآید و به جز دانههای زنجیر، چیزی برای به دست آوردن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: سخت خواب بودن باعث دوری از مسیر نزدیک میشود و برای اینکه کسی نتواند به راحتی پیش برود، بهتر است که از مشکلات و دشواریها دوری کند.
هوش مصنوعی: انسان به اندازهای که از آب تشنه است، به مال و ثروت حرص میزند و هیچ نعمتی بهتر از این نیست که آدمی به هر آنچه دارد قانع باشد و از آن لذت ببرد.
هوش مصنوعی: هیچ گونه اختلافی در سخنان ما دیوانگان وجود ندارد؛ تنها یک ناله در صد حلقه زنجیر وجود دارد.
هوش مصنوعی: نسیم تغییر و انقلاب در دل افرادی که پاک و صالح هستند، جایی ندارد. در دل آنها مانند آب در درون گوهر، هیچ ترسی از تغییر و دگرگونی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ما با اشک شادی از دل خود، ادعای پاکی و بیگناهی داریم. خاک و سرنوشت ما، افرادی که در شرایط سخت قرار داریم، به ما کمکی نمیکند و دستمان را نمیگیرد.
هوش مصنوعی: در پیری، حسرت و طمع افراد خسیس افزایش پیدا میکند، تا جایی که نمیخواهند از دست دادن منابع را تحمل کنند و گرفتار مشکلات و فشارهای زندگی میشوند.
هوش مصنوعی: نیکوکاران از ستم و ظلم بیشتر داغدار هستند و این نشاندهندهی عمق درد آنهاست؛ در غیر این صورت، گریه و فریاد عاشقان بیاثر نمیماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عقل را تدبیر باید عشق را تدبیر نیست
عاشقان را عقل تر دامن گریبانگیر نیست
عشق بر تدبیر خندد زان که در صحرای عقل
هر چه تدبیرست جز بازیچهٔ تقدیر نیست
عشق عیارست و بر تزویر تقدیرش چکار
[...]
ماسوی الله جز خیالی نیست می بینم به خواب
این چنین نقش خیالی قابل تعبیر نیست
در سر زلفش دل ما مدتی پابست شد
این چنین دیوانه را خوشتر از آن زنجیر نیست
کی رسد هرگز به مقصودی درین راه خدا
[...]
کس به خود دلبسته آن زلف چون زنجیر نیست
پایبند کس به جز سر رشته تقدیر نیست
گر ز تیغش رخنهای در جان نشد، تقصیر ماست
یک سر مو، باری از مژگان او تصیر نیست
تیر باران بلا از بس که آمد بر تنم
[...]
بیتصرف حسن را در هیچ دل تاثیر نیست
بیوقوف کیمیاگر نفع در اکسیر نیست
کلک مانی سحر کرد و بر دلی ننهاد بند
کانچه مقصود دل است از حسن در تصویر نیست
دست عشقت کز تصرفهای کامل کوته است
[...]
چاره خاموشی بود هر جا سخن در شیر نیست
تیر بر سنگ آزمودن جز زیان تیر نیست
گر بخلق الفت نمی گیرم گناه من بدان
طینت ابنای دهر از خاک دامن گیر نیست
خواری و عزت درین محنت سرا یکسان بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.