بیتصرف حسن را در هیچ دل تاثیر نیست
بیوقوف کیمیاگر نفع در اکسیر نیست
کلک مانی سحر کرد و بر دلی ننهاد بند
کانچه مقصود دل است از حسن در تصویر نیست
دست عشقت کز تصرفهای کامل کوته است
هست دامنگیر من اما گریبانگیر نیست
شهر را کردن حصار و بر ظفر دادن قرار
دخل در تسخیر میدارد ولی تسخیر نیست
قلعهٔ دل سالم از کوته کمندیهای توست
ورنه در امداد خیل حسن را تقصیر نیست
شاه عشقت با همه کامل عیاریها زده
سکهای در کشور دل کایمن از تغییر نیست
بند نامضبوط و صید بسته قادر بر نجات
صید بند ایمن که پای صید بیزنجیر نیست
عشقت از معماری دل دور دارد خویش را
این کهن ویرانه گویا لایق تعمیر نیست
از تو دارد محتشم دیگر شکایتها بلی
جمله را گنجایش اندر حیز تقریر نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این مطلب درباره عشق و تأثیر آن بر دل انسانهاست. شاعر به عدم تأثیر حسن و زیبایی در دلها اشاره میکند و میگوید که بیخبر بودن از راز عشق، باعث نفع نبردن از آن میشود. او همچنین به ضعف و کمبود عشق در کنترل احساسات اشاره میکند و میگوید که علیرغم محصور کردن دلها، تسخیر واقعی ممکن نیست. شاعر بیان میکند که در دلها، عواطف و احساسات به صورت صحیح و کامل درک نمیشوند و گاهی عشق، دل را از تعمیر و بهبود دور میکند. در پایان، شاعر از شکایتهای دیگری در مورد عشق سخن میگوید و میافزاید که امکان بیان همه این احساسات وجود ندارد.
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی واقعی هیچ تأثیری در دلهایی که آماده پذیرش نیستند ندارند. بدون آگاهی و دانش، کسی نمیتواند از چیزهای ارزشمند بهرهبرداری کند.
هوش مصنوعی: شیوه و زیبایی مانی تأثیر عمیقی بر دلها دارد و هیچ قید و بندی نمیتواند بر آن تأثیر بگذارد. آنچه دل به دنبالش است، تنها در زیباییها و شکلهایی که دیده میشود، متجلی نیست.
هوش مصنوعی: عشق تو به حدی است که از کنترل تو خارج شده و نمیتوانی به طور کامل بر آن تسلط داشته باشی. این عشق میتواند باعث آزار و اذیت من شود، اما نمیتواند مرا به کلی در خود غرق کند.
هوش مصنوعی: شهر را محصور کردند و به پیروزی امید دادند، اما با وجود همه این تدابیر، هنوز تسلط واقعی بر آن به دست نیامده است.
هوش مصنوعی: دل من از دست تو در امان است و هیچ آسیبی نمیبیند، زیرا در واقع زیباییها هیچ تقصیری ندارند.
هوش مصنوعی: عشق تو، مانند سلطانی قدرتمند، تمامی ویژگیهای بینظیرش را به نمایش گذاشته و قلب مرا تسخیر کرده است؛ این عشق باقیمانده و دچار دگرگونی نخواهد شد.
هوش مصنوعی: وقتی که دام و بند به درستی بسته نشده باشد، شکار نمیتواند به راحتی و بدون خطر از آن بیرون بیاید. در واقع، اگر شکار در دام بیفتد و از آن آزاد نشود، نمیتواند به امنیت برسد و در نهایت ممکن است به راحتی گرفتار شود.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که دل من از ساختاری زیبا و محکم دور بماند. این ویرانه قدیمی به نظر میرسد که هیچ امیدی به بازسازی و ترمیم ندارد.
هوش مصنوعی: محتشم از تو شکایتهای دیگری دارد که بیان همه آنها در یک جا ممکن نیست و گنجایش ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عقل را تدبیر باید عشق را تدبیر نیست
عاشقان را عقل تر دامن گریبانگیر نیست
عشق بر تدبیر خندد زان که در صحرای عقل
هر چه تدبیرست جز بازیچهٔ تقدیر نیست
عشق عیارست و بر تزویر تقدیرش چکار
[...]
ماسوی الله جز خیالی نیست می بینم به خواب
این چنین نقش خیالی قابل تعبیر نیست
در سر زلفش دل ما مدتی پابست شد
این چنین دیوانه را خوشتر از آن زنجیر نیست
کی رسد هرگز به مقصودی درین راه خدا
[...]
کس به خود دلبسته آن زلف چون زنجیر نیست
پایبند کس به جز سر رشته تقدیر نیست
گر ز تیغش رخنهای در جان نشد، تقصیر ماست
یک سر مو، باری از مژگان او تصیر نیست
تیر باران بلا از بس که آمد بر تنم
[...]
گرچه پای بندی عشق بیزنجیر نیست
از گریزش نیز غافل بودن از تدبیر نیست
در تصرف کوش تا عشقم شود کامل عیار
کانچه مس را زر تواند ساخت جز اکسیر نیست
حسن افسون است و دل افسونپذیر اما اگر
[...]
چاره خاموشی بود هر جا سخن در شیر نیست
تیر بر سنگ آزمودن جز زیان تیر نیست
گر بخلق الفت نمی گیرم گناه من بدان
طینت ابنای دهر از خاک دامن گیر نیست
خواری و عزت درین محنت سرا یکسان بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.