بستد ز من آن پسته دهن دل به دو بادام
از پسته و بادام که سازد به از او دام
چون پسته گشادم دهن اندر صفت او
باشد که به من بگذرد آن چشم چو بادام
تا ننگرد این دیده در آن روی چو خورشید
چون چرخ نبینند مرا ساعتی آرام
گر در نگرم هیچ بدان عارض چون ماه
دیده دمدم همچو سپهر از همه اندام
گویی ز نخست آن که همی حرف سخن ساخت
از قد وی و پشت من آورد الف لام
زنده نشوم تا ز لبش نشنوم آواز
گویی لب او عیسی مریم شد و من سام
درباره لعل ازلب نوشینش نشان است
زین است که پیوسته بود در کف من جام
بر لفظ نرانم صفت عارضش ایراک
جویم ز جمال رخ او تازه و پدرام
همواره دلم خانه عشق است و روا باد
هر چند کش از آتش و آب است در و بام
گویند که هر چیز به هنگام بود خوش
ای عشق چه چیزی که خوشی در همه هنگام
در نعت تو ناچیز شود فکرت و تمییز
چون در هنر صدر اجل خاطر و اوهام
مجدالدین فخر شرف و تاج معالی
عالم شرف الساده علی عمده اسلام
برهان همه آل نبی صدر شریعت
صدر همه اولاد علی صاحب صمصام
دولت به وی آراسته چون ملک به انصاف
ملت به وی افروخته چون چرخ به اجرام
نزد نسب عالی او هر نسبی پست
پیش سخن پخته او هرسخنی خام
بی حشمت او دولت چون باد بود تند
بی دولت او حشمت چون خاک بود رام
آنجا که نخواهد نکند دست قدر کار
وانجا که نگوید ننهد پای قضا گام
بی او نرسد خلق به اعزاز و به اجلال
جز وی ندهد راه به انعام و به اکرام
ای بار خدایی که ببخشید جهان را
همچون پدر و جد به تو بخشنده اقسام
بر جد تو گر نام نبوت نشدی ختم
جز بر تو پس از وی به سزا نامدی این نام
از باس تو و رفق تو رنج آمد و راحت
وز نهی تو و امر تو نقض آید و ابرام
بر خاک زمین حلم تو را مایه تقدیم
بر چرخ برین رای تو را پایه اقدام
ضرغام کند پرورش مهر تو روباه
روباه کند سرزنش کین تو ضرغام
در دفتر حکمت سخنت صدر سخنهاست
تا لاجرم آمد قلمت صاحب اقلام
سر خرد از نقطه فهم تو برون نیست
زان خواند خرد فهم تو را سید افهام
دریا نبود با کرم و جود تو هرگز
ناقص نبود با شرف و منزلت تام
آنجا که نباشد شرف نام تو حاصل
مدحت همه هجو است و ستایش همه دشنام
گر عقد کند عقل حساب همه سادات
از نام تو خنصر بود از غیر تو ابهام
در جز تو نباشد شرف و قدر تو هرگز
زیرا نبود مرتبت وحی در الهام
با تو به بزرگی نبود جز تو برابر
دانند بزرگان که نه چون صبح بود شام
در طالع سعد تو بود قوت افلاک
آری و در ارواح بود قوت اجسام
مقهور به جود تو بود انفس و آفاق
مامور به نام تو شود انجم و احکام
آز از شرف جود تو پرداخته عالم
دین از شرف جد تو افراخته اعلام
گویند که نمام نکو نام نباشد
کلک تو نکو نام چرا آمد و نمام
بی آلت رفتار رساننده اخبار
بی آلت گفتار گزارنده پیغام
گر روشن از او شد فلک دولت و دانش
در آب و گل تیره چرا باشد مادام
ای یافته فرجام سخا از دلت و آغاز
ایمن شده آغاز معالیت ز فرجام
چون حاتم ایامی و این نادره حالی است
من بنده در ایام تو ناشاکر از ایام
کردار نکو وام بود بر همه احرار
پس هست ز انعام خداوند مرا وام
تا از دهن خلق ثنا زاید و مدحت
تا از روش چرخ شهور آید و اعوام
بادا روش چرخ تو را بنده مطواع
بادا دهن خلق ز تو شاکر انعام
هر عیش که خوشتر به جهان حظ تو آن عیش
هر کام که بهتر ز فلک قسم تو آن کام
هموار ندیم دل تو شادی بی غم
پیوسته حریف کف تو جام غم انجام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف عشق و معشوق میپردازد و از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن میگوید. او از دلی پرشور و شوق عاشقانهاش و تأثیر عمیق معشوق بر روح و جان خود صحبت میکند. همچنین، شاعر به مقام و شرافتهای خاندان معشوق اشاره میکند و به عظمت شخصیت او میبالد. او عشق را به عنوان منبع خوشبختی و زیبایی در زندگی معرفی میکند و در نهایت از خداوند خواسته میشود تا نام و یاد معشوق را در دلها زنده نگه دارد و برکت و شادکامی به او عطا کند. متن به زیبایی و عمق احساسات عاشقانه میپردازد و بیانگر عشق تام و بینهایت است.
هوش مصنوعی: کس دل من را به پستهای که در دهنش دارد، میفریبد. او به دو بادام اشاره میکند که از این پسته و بادام، چیزی بهتر نمیتوان درست کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که دهنم را باز میکنم، توصیف او در ذهنم میآید، به طوری که وقتی به من نگاه میکند، چشمانش مانند بادام زیبا و دلرباست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چشمانم به آن چهره نورانی نگردند، مانند خورشید در آسمان، آرامش نخواهم داشت و نمیتوانم خود را برای لحظهای بیابم.
هوش مصنوعی: اگر به آن چهره نگاه کنم، چون ماه روشن و زیباست. در آن زمان، تمام وجودم مانند آسمان پر از ستاره میشود.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد از زمان آغاز گفتار و سخن گفتن، قد و قامت او و قامت من به هم پیوند خورده و ارتباطی نزدیک دارند.
هوش مصنوعی: نمیخواهم زنده بمانم مگر اینکه از لب او آواز بشنوم؛ لب او مانند عیسی مریم میماند و من در اینجا به مثابه سام هستم.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و درخشش لبهای شیرین او، همیشه یک جام در دست من وجود دارد که نشان از لعل او دارد.
هوش مصنوعی: نمیتوانم از صفات زیبای او سخن بگویم، زیرا به زیبایی چهرهاش نگاه میکنم و همه چیز را فراموش میکنم.
هوش مصنوعی: دل من همیشه محلی برای عشق بوده است و این احساس درست است حتی اگر از آتش و آب ساخته شده باشد.
هوش مصنوعی: میگویند که هر چیزی در زمان مناسب خود خوشایند است. ای عشق، چه چیزی وجود دارد که در تمام زمانها خوشایند نباشد؟
هوش مصنوعی: در ستایش تو، فکر و اندیشه من بیاهمیت میشود، شبیه به آنکه در هنر بزرگترین یادآوریها و خیالها در برابر تو هیچارزشی ندارند.
هوش مصنوعی: مجدالدین، کسی است که افتخار و بزرگی را در عالم علم و نیکوکاری به دوش میکشد و در میان بزرگان اسلام مقام ویژهای دارد.
هوش مصنوعی: این بیت درباره شخصی صحبت میکند که نماینده و مدافع اهل بیت پیامبر است و به عنوان الگوی درخشان در میان اولاد حضرت علی شناخته میشود که شمشیر زندگی و حق را در دست دارد. او در مقام و منزلت بالایی قرار دارد و به نوعی نشانهی شرافت و هنجار در بین خانوادهی پیامبر است.
هوش مصنوعی: خوشبختی و نعمت به او مانند زیبایی و انصاف یک پادشاه است و جامعهای که به او تعلق دارد مانند آسمان روشن و درخشان به سبب اجرام آسمانی است.
هوش مصنوعی: نسبت به جایگاه والای او، هر نسبتی بیارزش و پست است. و در مقایسه با سخن عمیق و پخته او، هر سخنی به نظر خام و ناپخته میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی او بیحیا و بیاحترام باشد، قدرتش مانند باد تند و بیثبات است. اما زمانیکه او بدون قدرت باشد، احترامش آرام و بیدردسر مانند خاک میشود.
هوش مصنوعی: در جایی که تقدیر نخواهد، هیچ کار انجام نمیشود و در جایی که سرنوشت چیزی را مقرر نکرده باشد، قدمگذارده نخواهد شد.
هوش مصنوعی: بدون او، هیچ کس به مقام و بزرگی نخواهد رسید و جز او، راهی به بخشش و احترام وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ای خداوندی که همچون پدر و جدی با مهربانی، تمام نعمتها و برکات دنیا را به انسانها میبخشی.
هوش مصنوعی: اگر جد تو به مقام نبوت نرسید، پس پس از او کسی به سزا و شایستگی تو نرسید و به نامی همچون تو نایل نشد.
هوش مصنوعی: از قدرت و اراده تو، هم زحمت به وجود آمد و هم آرامش. از اوامر و نواهی تو، هم چیزهایی نقص میشود و هم چیزهایی تثبیت میگردد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از صبر و بردباری انسان سخن میگوید و نشان میدهد که این ویژگی، یک امتیاز ارزشمند است. او همچنین به تصمیمات و اندیشههای انسان اشاره میکند که پایهگذار اقداماتش در زندگی هستند. این دو مفهوم به زیبایی به هم پیوند خوردهاند و نشان میدهند که فرد باید با داشتن صبر و تفکر عمیق، به سوی اهدافش حرکت کند.
هوش مصنوعی: شجاعت و قدرت تو باعث میشود که مهر و عشقات در دلها جای بگیرد و اگر کسی بخواهد تو را سرزنش کند، به مانند روباهی است که از شیر میترسد.
هوش مصنوعی: در دفتر دانش و حکمت، سخنان تو در راس همه حرفها قرار دارد، تا جایی که قلم تو به عنوان یک نویسنده معتبر و صاحبنظر شناخته میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره میشود که عقل و دانش انسان به نقطهای محدود میشود و درک و فهم او میتواند تحت تأثیر عوامل مختلف قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسانها در فهم و درک مسائل ممکن است به درک عمیقتری دست نیابند و افکار و مفاهیم در ذهن آنها شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: با نیکی و generosity تو، دریا هرگز نمیتواند کامل باشد. مقام و منزلت تو نیز هرگز ناقص نمیماند.
هوش مصنوعی: جایی که نام تو با شرافت همراه نیست، ستایش و مدح کردن بیمعناست و هرگونه تعریف در واقع بیارزش و دشنام محسوب میشود.
هوش مصنوعی: اگر عقل به حساب و کتاب بیفتد، تمام سادات را به نام تو میشناساند و از غیر تو دچار سردرگمی و ابهام میشود.
هوش مصنوعی: جز تو هیچکس دارای شرافت و ارزش نیست، زیرا مقام وحی بالاتر از الهام است و هیچ چیز دیگری همردیف و در این مرتبه نمیتواند قرار گیرد.
هوش مصنوعی: با تو هیچ کسی به بزرگی تو برابری نمیکند، زیرا بزرگان تنها تو را میشناسند و نمیتوان تو را با دیگران مقایسه کرد، همانطور که صبح را نمیتوان به شام تشبیه کرد.
هوش مصنوعی: در سرنوشت تو، نیروی ستارگان و آسمانها وجود دارد و همچنین در روحها، نیروی جسمها نیز نهفته است.
هوش مصنوعی: تمام موجودات و جهانیان تحت تاثیر سخاوت و generosity تو هستند و هر چه در آسمان و زمین وجود دارد، به نام تو و به خاطر تو رشد و شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: شرافت و بزرگی تو باعث شده که دین به اوج برسد و نشانههای آن در دنیا به وضوح دیده شود.
هوش مصنوعی: میگویند که نام خوب بد نیست، پس چرا قلم تو که کارش را خوب انجام میدهد، نام بدی دارد؟
هوش مصنوعی: بدون ابزار و وسیلهای، نمیتوان خبر رساند و بدون کلام، نمیتوان پیامی منتقل کرد.
هوش مصنوعی: اگر آسمان و زمین به واسطه او روشن و پر از حکمت و دانش هستند، پس چرا همچنان در این آب و گل تیره باید بماند؟
هوش مصنوعی: ای کسی که در دل سخاوت و بخشش را یافتهای و به نتیجه نیکو رسیدهای، اکنون در آغاز راه ایمنی و آرامش قرار داری؛ این آغاز، سرآغاز نیکبختی توست.
هوش مصنوعی: من در زمانهای شگفتانگیز زندگی میکنم و مانند حاتم طایی، بخشنده و بزرگمنش هستم. با این حال، احساس میکنم که بهخاطر نعمتی که در این دوران دارم، قدردان نیستم.
هوش مصنوعی: عمل نیک و رفتار خوب، بدهیای است بر همه انسانهای آزاد. بنابراین، من به خاطر لطف و عطای خداوند، این بدهی را دارم.
هوش مصنوعی: برای اینکه مردم دربارهات خوب حرف بزنند و ستایشات کنند، باید بهگونهای رفتار کنی که زمان و روزگار هم به تو احترام بگذارد و نامت را در تاریخ ثبت کند.
هوش مصنوعی: باشد که راه و روش تو مورد محبت و تبعیت قرار گیرد و مردم به خاطر نعمتهایت، شکرگزار باشند.
هوش مصنوعی: هر شادی که در جهان لذتبخشتر از آن باشد، لذتی است که تو از آن میبری و هر آرزویی که بهتر از آنچه در آسمانها تقدیر شده، باشد، آن آرزو متعلق به توست.
هوش مصنوعی: دوست من، دل تو همیشه سرشار از شادی است و هیچ غمی در آن نیست. به همین دلیل، همچون جامی که پر از غم است، برای تو نوشیدنیای مهیا نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه ترا بوده بر اندام جهان دام
چون بست ترا دست جهان دام بر اندام
ز آن پس که همی گام بکام تو زدی چرخ
چون داد به ناکام ترا چرخ زدن گام
ایام همه عالم از ایام تو خوش بود
[...]
ای نام تو بخشیده بخشنده اقسام
اقسام مکارم را بخشی است از آن نام
از امر تو و نهی تو گردون و زمانه
یکسو نکشد گردن و بیرون ننهد گام
بی قوت رای تو خرد نیست مگر سست
[...]
ای طلعت میمون تو سر چشمه اجرام
وی عهد همایون تو سر دفتر ایام
ای خاتم تو دایره نقطه عصمت
وی مسند تو مردمک دیده اسلام
داغی شده برران فلک صاعد مسعود
[...]
امروز چنانی که غلام تو توان بود
در بند خم حلقه دام تو توان بود
چون باد صبا عاشق زلف تو توان شد
چون خاک زمین بنده گام تو توان بود
بر آهن تفتیده و در آتش سوزان
[...]
خورشید چو از حوت سوی خانه بهرام
بخرام از خانه سوی گلزار گه شام
زان پیش که آغاز کند خوی تو خامی
برخیز به گه ساقی و پیش آر می خام
تو یار شو ای یار اگر دهر نشد یار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.