در شد چمن باغ به دیبای ملمع
پیروزه گل گشت به یاقوت مرصع
گر باغ نه روم است و نه بغداد چرا شد
پر اطلس واکسون ز دبیقی و ملمع
در جلوه نگه کن به عروسان بهاری
بر پشت و سر از سبزه و گل چادر و مقنع
این باد سحرگاه بدین قطره باران
از چاه همی ماه برآرد چو مقنع
در شوق شد این بلبل خوش لحن چو صوفی
تا دید که دارد گل دو رنگ مرقع
در وقت بهاران چه به از باده و باران
می در کف و در زیر گلی ساخته مجمع
گل چون رخ معشوقه و می بر صفت گل
دل بر گل و معشوقه و می فتنه و مولع
در بردن غم باغ رفیقی است موافق
بر خوردن می لاله شفیعی است مشفع
ما و چمن و باغ و می لعل مصفا
ما و رخ معشوق و سر زلف مقطع
این عیش عدوی شرف الدوله مبیناد
خود دشمن او کی بود از عیش ممتع
بوالفخر عمر فخر کفات آن که کفایت
ملک است مر او را و جز او را همه مودع
گردون معالی ز دلش یافته دوران
خورشید مکارم ز کفش ساخته مطلع
خاک قدمش جاه و شرف را شده معدن
نوک قلمش فضل و ادب را شده منبع
از حادثه دهر پناهی است مبارک
وز نکبت ایام حصاری است ممنع
ای گوهر آزادگی و تاج کریمی
در روضه فضلت فضلا را همه مرتع
صد شاعر استاد به صد سال دوگانی
از مطلع یکی شعر تو نایند به مقطع
گر همت والات کند قصد به بالا
فرق سرش از سودن کیوان شود اصلع
گر نام گرفتی سبب آن هنر توست
آری به هنر نام گرفت ابن مقفع
مدحت چه کند آن که دنی باشد و ممسک
شانه چه کند آن که خصی باشد و اقرع
در خاطر تو بخل نگشته است چو عصیان
در خاطر یحیی و در اندیشه یوشع
در عهد تو اهل هنر و طایفه فضل
رستند ز تیمار و نشستند مربع
تا مسند خورشید بود گنبد رابع
تا اصل عناصر نبود بیش ز اربع
ایام تو از ذل فنا باد مسلم
بدخواه تو از عز بقا باد مودع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیباییهای بهار و طبیعت اشاره کرده و احساس شادی و سرور را به تصویر میکشد. او به باغ و گلها و جلوههای بهاری میپردازد و با توصیفاتی زیبا به وصف گلها و حال و هوای عروسان بهاری میبالد. بلبل خوشلحن در شوق گلهای دو رنگ سرود میخواند و زیبایی گلها و می را به معشوقهاش تشبیه میکند.
شاعر از می و باغ و دوستی و عشق سخن میگوید و اشاره به لذت بردن از زندگی و زیباییها دارد. او بر این نکته تأکید میکند که در زمان بهار، زندگی کردن و لذت بردن از باده و گل بهترین کار است.
شاعر در ادامه به ستودن و عرض ادب به شخصیتی بزرگ و توانا پرداخته و موفقیتهای او را توصیف میکند. در نهایت، او آرزو میکند که روزگار توام با کامیابی و شرف باشد و بدخواهانش در عذاب و زحمت باشند.
هوش مصنوعی: در باغ سبز، چمنها به رنگی زیبا و دلنشین درآمدهاند و گلها به شکل جواهرات قیمتی و درخشان به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: اگر نه باغ است و نه بغداد، پس چرا اینجا با پارچههای اطلس و زربافت از دبیقی و ملمع پر شده است؟
هوش مصنوعی: به زیبایی به عروسان بهاری نگاه کن که بر تن آنها لباس گل و سبزی است و دور تا دورشان را گل و گیاه فرا گرفته است.
هوش مصنوعی: این باد در صبحگاه، با این قطره باران از چاه، ماه را مانند مقنعهای بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: این بلبل خوش صدا به شوق و هیجان آمده است، مانند صوفی که در حال عبادت است، زیرا وقتی متوجه میشود که گلی با دو رنگ زیبا در دست دارد، شوق او افزایش پیدا میکند.
هوش مصنوعی: در روزهای بهاری، چه چیز بهتر از نوشیدن شراب و باران است؟ در دستانم لیوانی نوشیدنی است و زیر گلهای زیبا نشستهام.
هوش مصنوعی: گل مانند چهره معشوق است و شراب هم مانند گل. دل انسان به خاطر گل، معشوق و شراب مملو از شوق و زیبایی میشود.
هوش مصنوعی: در کنار نگرانی و غم، دوستی وجود دارد که در میان ما است و نوشیدن شراب لذتبخش است و به نوعی ما را تسکین میدهد و شفیع ما در این مسیر میباشد.
هوش مصنوعی: ما در کنار چمن و باغ و شراب خوشرنگ هستیم و درکنار آن، زیبایی چهره محبوب و رشته موهای خاص او نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: این خوشی و لذت که برای شرفالدوله فراهم آمده، نشاندهنده این است که دشمن او چه کسی میتواند باشد، در حالی که او از این لذتها بهرهمند است.
هوش مصنوعی: اکنون با افتخار میتوان گفت که عمر، همانا همان کسی است که به اندازه کافی برای اداره امور سلطنت وجود دارد و سایر افراد تنها در حکم سپردههایی در خدمت او هستند.
هوش مصنوعی: آسمان بلند، دوران خورشید را از دل خود گرفته و فضایل عالی را از دست او ساخته است.
هوش مصنوعی: خاک زیر پای او مظهر شخصیت و مقام شده و فضایل و ادب او منبعی از دانش گردیده است.
هوش مصنوعی: در زندگی پر از مشکلات و حوادث، وجود یک پناهگاه خوشیمن و امن، به دور از بدبختیها و سختیهای زمان، باعث آرامش و حفاظت میشود.
هوش مصنوعی: ای دُرّ گرانبهای آزادی و تاج بزرگمنشی، در باغ فضایل تو، فضلا و دانشمندان همه در حال پرورش و شکوفاییاند.
هوش مصنوعی: اگر صد شاعر و استاد به مدت صد سال بر روی یک شعر کار کنند، باز هم نمیتوانند در نهایت به زیبایی و عمق شعر تو برسند.
هوش مصنوعی: اگر عزم و ارادهات بلند باشد و بخواهی به اوج بلندیها برسی، آنگاه موهای سرت مثل ستاره کیوان کمپشت خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر نامی کسب کردی، دلیلش هنر توست. بله، به سبب هنر، ابن مقفع معروف شد.
هوش مصنوعی: ستایش چه فایدهای دارد برای کسی که دنیا را با خود ندارد و چه راهی دارد کسی که ناتوان و بدون قوا است؟
هوش مصنوعی: در دل تو حسادت جایی ندارد، مانند تردید و نافرمانی که در دل یحیی یا در فکر یوشع وجود نداشت.
هوش مصنوعی: در زمان تو، هنرمندان و اندیشمندان شکوفا شدند و از رنج و مشکلات دور شدند و به آرامش رسیدند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خورشید بر فراز گنبد آسمان است، و عناصر اصلی هیچگاه بیشتر از چهار نوع نمیشوند.
هوش مصنوعی: روزهای تو از ذلت زوال بگذرد و بدخواهان تو از عظمت پایداری دور باشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شاه، جهانی شدهای تو ز بدایع
در ذات تو موصوف شد اوصاف طبایع
حلم تو چو اول شد و لطف تو چو ثانی
عزم تو چو ثالث شد و عنف تو چو رابع
وین هفت ستاره، که در این هفت سپهرند
[...]
ای رای جهانتاب ترا چرخ متابع
وی حکم جهانگیر ترا دهر مطاوع
سیاره بتقبیل جنابت متعطّش
چون قافله ی بادیه بر شرب مصانع
دینار ز بیم کف زر بخش تو صامت
[...]
تا شمع جمال تو بر افروخت به مَجمَع
بنشست شعاع نظر شمع مشعشع
خورشید ز رخسار تو در عین حجابست
تا باز شد از پرتو رخسار تو بُرقع
واعظ فزع روز قیامت که بیان کرد
[...]
ای نور اله از مه رخسار تو لامع
مهر ازل از آینه ی روی تو طالع
رویت که بود آینه ی صنع الهی
بینند دران اهل نظر جلوه ی صانع
از شوق گل روی تو شد آدم خاکی
[...]
ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع
ابروی تو دیوان قضا را شده مطلع
بخشیده صدف را کف نیسان تو هرگز
گردانده چمن را نم فیض تو مخلّع
از بهر تو شد دفتر ایام مرتب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.