گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعدی

مقصود عاشقان دو عالم لقای توست

مطلوب طالبان به حقیقت رضای توست

هر جا که شهریاری و سلطان و سروریست

محکوم حکم و حلقه به گوش گدای توست

بودم بر آن که عشق تو پنهان کنم ولیک

شهری تمام غلغله و ماجرای توست

هر جا که پادشاهی و صدری و سروریست

موقوف آستان در کبریای توست

قومی هوای نعمت دنیا همی پزند

قومی هوای عقبی و ما را هوای توست

هر جا سریست خستهٔ شمشیر عشق تو

هر جا دلیست بستهٔ مهر و هوای توست

کس را بقای دائم و عهد قدیم نیست

جاوید پادشاهی و دائم بقای توست

گر می‌کشی به لطف وگر می‌کشی به قهر

ما راضییم هرچه بود رای رای توست

امید هر کسی به نیازی و حاجتی است

امید ما به رحمت بی‌منتهای توست

هر کس امیدوار به اعمال خویشتن

سعدی امیدوار به لطف و عطای توست