ای دیده دل به خون جگر رهنمای تست
زین ره تو درگذر که چنین جا نه جای تست
دل گفت من کیم قدری خون سوخته
هر درد دل که هست مرا از بلای تست
گفتم مرو دل از پی دلبر که بی وفاست
و آنگه ز دیده بر سر کو ماجرای تست
اکنون ز دست شد دل و دلبر به دست نیست
ای دل اگر کشی ستمی آن سزای تست
آری تو را چه غم ز من و حال زار من
سلطان وقت بر سر کویت گدای تست
ای دلنواز وقت نیامد که وصل تو
گوید ز روی لطف که دل بی نوای تست
خون دلم بخورد و غم حال ما نخورد
گفتا برو که مقدم من خون بهای تست
آری اگر رضای تو در کشتن منست
ما را امید از دو جهان در رضای تست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و رنج عاشقانه است. شاعر به دلش میگوید که از مسیر عاشقانهاش دور شود، زیرا در این راه، جایی برای او نیست. دل دردهایش را به صورت سوختن بیان میکند و میگوید که هر چیزی که او را آزار میدهد، ناشی از بیوفایی معشوق است. شاعر میگوید که دل را نهی میکند از پی دلبر رفتن، چرا که او به وفاداری معروف نیست. حال شاعر و دلش به گونهای است که دیگر نمیتوانند به معشوق امیدی داشته باشند. در نهایت، شاعر به نوعی از تقدیر و رضایت در مرگ سخن میگوید و میگوید اگر خوشنودی معشوق در رنج او باشد، بارها خواهد پذیرفت. شعر به شدت حسرت و اندوه ناشی از عشق ناکام را القا میکند.
هوش مصنوعی: ای چشم، دل به خاطر اندوه و درد من راهنمای توست. از این مسیر عبور کن، زیرا این مکان برای تو مناسب نیست.
هوش مصنوعی: دل میگوید که من چه اندازه درد و رنج کشیدهام؛ هر ناراحتی که دارم به خاطر مصیبت و بلای تو است.
هوش مصنوعی: گفتم که دل را از دنبال معشوقهام بکش، چرا که او وفادار نیست. اما سپس، وقتی که به او فکر کردم، یاد ماجرای تو افتادم که از نظر دور است.
هوش مصنوعی: دل و محبوب اکنون از هم جدا شدهاند و دل به محبوب دیگر دسترسی ندارد. ای دل، اگر تو هم از محبوب خود رنج بکشی، این عذاب، نتیجهی اعمال خودت است.
هوش مصنوعی: تو چرا نگران حال بد من هستی؟ من که فقط یک گدا در آستانه تو هستم و تو همیشه سلطان و صاحبقدرتی.
هوش مصنوعی: ای دلنواز، آیا زمان آن نرسیده که به عشق تو سخن بگوید؟ این را با مهربانی بگو، زیرا دل من بینوا و درمانده است.
هوش مصنوعی: دل من به شدت غمگین است و دردهای فراوانی را تحمل میکند، اما این غم به حال ما تاثیری ندارد. او گفت برو، زیرا تو بهای حضور من هستی.
هوش مصنوعی: اگر خوشنودی تو در این است که مرا بکشی، ما از دو دنیا تنها به رضایت تو امیدواریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای سروری که مخزن اسرارغیب رابهتر
بهتر کلیدخاطر مشکل گشای تست
آنجاست نزهت دل و دانش که روی تست
وانجاست قبلة مه واختر که رای تست
عزم تو جز منازل اقبال نسپرد
[...]
ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست
غوغای عارفان و تمنای عاشقان
حرص بهشت نیست که شوق لقای توست
گر تاج میدهی غرض ما قبول تو
[...]
ای دل بدان که درد دل تو دوای تست
بی درد دل مباش هم او مقتدای تست
دنیا نه جای تست مکان تو دیگر است
گرچه ز ابتدای مراتب سرای تست
مقصود ز آفرینش کونین و عالمین
[...]
گر حرص زیر دست و طمع زیر پای تست
سلطان وقت خویشی و سلطان گدای تست
ای صاحب اجل که روی در قفای دل
رخش امل مران که اجل در قفای تست
گر نفس راه می زندت کاین طریق نیست
[...]
فریاد و درد ما ز غمت بی نهایتست
جور و جفات بر دل تنگم به غایتست
چشمت بریخت خون دلم را به تیغ هجر
دادم ز وصل ده که نه وقت حمایتست
مشتاق وصل تو من و از من تویی ملول
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.