ای محافل را به دیدار تو زین
طاعتت بر هوشمندان فرض عین
آسمان در زیر پای همتت
بر زمین مالنده فرق فرقدین
از مقامات تا ثریا همچنان
کز ثریا تا ثری فرقست و بین
ای نهاده پای رفعت بر فلک
وی ربوده گوی عقل از اعقلین
کاش کابن مقله بودی در حیات
تا بمالیدی خطت بر مقلتین
در تو نتوان گفت جز اوصاف نیک
ور کسی گوید جز این میلست و مین
ای کمال نیک مردی بر تو ختم
نیکنامی منتشر در خافقین
عالم عادل امین شرق و غرب
سرور آفاق شمسالدین حسین
کز بهاء طلعتش چون آفتاب
میدرخشد نور بینالحاجبین
ماه و پروین را نگه در قدر او
همچنان کز بطن ماهی در بطین
آنکه بیرون از ثنا و حمد او
بر سخندانان سخن عیب است و شین
عقل را پرسیدم اندر عهد او
هیچ دشمن کام یابد؟ گفت این؟
پنجه بر شیران نیارد کرد تیز
ور هزاران مکر داند بوالحصین
من که چندین منت از وی بر منست
چون نگویم شکر او، والشکر دین
تا نپنداری که مشغولم ز ذکر
یا ز خدمت غافلم یک طرف عین
تا به گردون بر برخشند اختران
تا به گیتی در بتابد نیرین
جاودان در بارگاهت عیش باد
تا به گردون میرود آواز قین
بخت را با دوستانت اتفاق
چرخ را با دشمنان حرب حنین
ابر رحمت بر تو باران سال و ماه
روح راحت بر روان والدین
نامت اندر مشرق و مغرب روان
چشم بد دور از تو بعدالمشرقین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر درم داری، گزند آرد بدین
بفگن او را گرم و درویشی گزین
حکمتی بشنو به فضل ای مستعین
پاک چون ماء معین از بومعین
چون بهشتت کی شود پر نور دل
تا درو ناید ز حکمت حور عین؟
دل به حورالعین حکمت کی رسد
[...]
دین روز ای روی تو آگفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین
با می و می خوردن دین را چه کار
می خور و می نوش و قوی دار دین
هر گنهی کز می حاصل شود
[...]
آفتاب شرع و دریای یقین
نور عالم رحمة للعالمین
بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.