فلک را این همه تمکین نباشد
فروغ مهر و مه چندین نباشد
صبا گر بگذرد بر خاک پایت
عجب گر دامنش مشکین نباشد
ز مروارید تاج خسروانیت
یکی در خوشهٔ پروین نباشد
بقای ملک باد این خاندان را
که تا باشد خلل در دین نباشد
هر آن کو سر بگرداند ز حکمت
از آن بیچارهتر مسکین نباشد
عدو را کز تو بر دل پای پیلست
بزن تا بیدقش فرزین نباشد
چنین خسرو کجا باشد در آفاق
وگر باشد چنین شیرین نباشد
خدا را دشمنش جایی بمیراد
که هیچش دوست بر بالین نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی ویژگیهای والا و بینظیر یک شخصیت (خسرو) صحبت میکند و بر این نکته تأکید میکند که چنین صفات و مقامات بلندی در دنیا قابل تکرار نیستند. شاعر با بیان ویژگیهایی چون وفور مهر، اصالت، و حکمت به مقایسه این شخصیت با دیگران میپردازد و بیان میکند که اگر خوبان و زیباییها به اندازه و با کیفیتی که او دارد وجود داشتند، در دنیا کمبود نمیبود. همچنین به سرنوشت دشمنان او اشاره میکند و میگوید که بر دشمن او عاقبت خوبی نخواهد گذشت. نهایتاً، شاعر میپرسد که آیا در دنیا چنین کسی وجود دارد یا نه، و هشدار میدهد که چنین شخصیت برتری از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: آسمان نمیتواند این همه قدرت داشته باشد و روشنایی خورشید و ماه نیز به این مقدار نیست.
هوش مصنوعی: اگر نسیم، از کنار پای تو بگذرد، عجیب نیست اگر دامنش معطر به مشک نباشد.
هوش مصنوعی: هیچ یک از مرواریدهای زیبا و با ارزش که تاج پادشاهان را میسازند، در خوشهٔ ستاره پروین یافت نمیشود.
هوش مصنوعی: این خاندان باید پایدار بماند تا دین آسیب نبیند و در آن خللی ایجاد نشود.
هوش مصنوعی: هر کس که از حکمت و دانش روی برگرداند، بیگمان از همه بیچارهتر و مسکینتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر دشمنی بر دلش مانند پای فیل قرار گرفته است، به او ضربه بزن تا نتواند با قدرتش بر تو تسلط یابد.
هوش مصنوعی: کیفیت و زیبایی فردی مانند خسرو در هیچ کجای عالم پیدا نمیشود و اگر هم باشد، به اندازهی او شیرین و دلنشین نخواهد بود.
هوش مصنوعی: خدا کسی را در جایی عذاب کند که هیچ یک از دوستانش در کنار او نباشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به جان من که جز چونین نباشد
ترا سالار جز رامین نباشد
ترا مهراست کشتن کین نباشد
که کس را اینچنین آئین نباشد
اگر صد دفتر شیرین بخوانی
گرانجان لایق تحسین نباشد
مزاح و خنده کار کودکانست
چو ریش آمد زنخ شیرین نباشد
چو رخسارت گل رنگین نباشد
شکر چون لعل تو شیرین نباشد
بدیدم عارض و روی تو گفتم
بدین خوبی گل و نسرین نباشد
نهان داری میان لعل پروین
[...]
چمن را رنگ و بو چندین نباشد
چمن را جعد مشک آگین نباشد
لبت را جان نخواهم حاش الله
که جان هرگز چنین شیرین نباشد
به زیبایی رخت را مه نگویم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.