اتفاقم به سر کوی کسی افتادهست
که در آن کوی، چو من کشته بسی افتادهست
خبر ما برسانید به مرغان چمن
که همآواز شما در قفسی افتادهست
به دلارام بگو ای نفس باد سحر
کار ما همچو سحر با نفسی افتادهست
بند بر پایْ تحمل چه کند گر نکند؟
انگبین است که در وی مگسی افتادهست
هیچکس عیب هوس باختن ما نکند
مگر آنکس که به دام هوسی افتادهست
سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند
که همه عمر به چوگان کسی افتادهست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
# بیت 4 مصرع اول بند بر پای تحمل چه کند گر نکند کلمۀ پای ساکن است ولی با کسره خوانده شده است و مضاف الیه گرفته است در این صورت بی معنی می شود. بند بر پای، (شخصی که بند بر پایش است) تحمل چه کند؟
# بیت 4 مصرع اول بند بر پای تحمل چه کند گر نکند کلمۀ پای ساکن است ولی با کسره خوانده شده است و مضاف الیه گرفته است در این صورت بی معنی می شود. بند بر پای، (شخصی که بند بر پایش است) تحمل چه کند؟
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.