هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست
الحان بلبل از نفس دوستان توست
چون خضر دید آن لب جانبخش دلفریب
گفتا که آب چشمهٔ حیوان دهان توست
یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان
بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست
هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری
در دل نیافت راه که آنجا مکان توست
هرگز نشان ز چشمهٔ کوثر شنیدهای
کاو را نشانی از دهن بینشان توست
از رشک آفتاب جمالت بر آسمان
هر ماه ماه دیدم چون ابروان توست
این باد روحپرور از انفاس صبحدم
گویی مگر ز طرهٔ عنبرفشان توست
صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر
بینم که دست من چو کمر در میان توست
گفتند میهمانی عشاق میکنی
سعدی به بوسهای ز لبت میهمان توست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته و تجلیات عشق را توصیف میکند. شاعر بیان میکند که هر صبح نسیم گل، یادآور زیبایی معشوق است و نغمههای بلبل، نشانه عشق دوستان به اوست. آن معشوق با لبان خوشبویش مانند چشمه حیات است و هر زیبایی که دیده میشود، در مقایسه با او ناقص است. شاعر همچنین یادآور میشود که زیبایی معشوق چنان است که حتی ماه هم در برابر او کمنور میشود. این بیان عشق و زیبایی در نهایت به میهمانی عشق اشاره میکند که شاعر در آن با بوسهای از لب معشوق، مهمان اوست.
الحان: جمعِ لحن، نغمه ها، آوازها. / تناسب: گل، بوستان، بلبل/ استعاره مصرّحه: بوستان(وجود معشوق). / معنی بیت اول : بامدادان که بوی گل از بوستان به مشام می رسد، گویی هر گل بوی خود را از تو به وام گرفته است؛ همچنانکه نغمه سرایی بلبلان نیز به تأثیر از آوای شوق عاشقان تو شکل می گیرد؛ به سخن دیگر، پیوند میان عاشقانت با تو مثل پیوند بلبل با گل است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
خضر : -> ٥٣/٣ / چشمه ی حیوان: - > ٥٣/٣ / تلمیح: به داستان خضر و آب حیات / تشبیه: دهان به آب چشمه ی حیوان مانند شده است. / معنی بیت دوم : هنگامی که خضر لبان فریبا و حیات بخش تو را دید، گفت به راستی دهان تو سرچشمه ی آب حیات بوده است و من به خطا سراغ آن را در جای دیگری می گرفته ام. - منبع: شرح غزلهای سعدی
یوسف: محبوب ترین پسر یعقوب است. او و ابن یامین از زنی به نام راحیل و ده برادر دیگر از مادری جدا بودند. یوسف بسیار زیبا بود و مورد محبّت پدر قرار داشت. برادران دیگر جز برادر تنی اش، ابن یامین، به او حسد می بردند و سرانجام او را در چاه انداختند و کاروانی او را از چاه بیرون آورد و در مصر به غلامی فروخت. عزیز مصر او را خرید و به خانه برد و در آنجا همسر عزیز مصر (زلیخا) به او اظهار عشق کرد؛ امّایوسف از گناه سر باز زد. چنین شد که زلیخا به او تهمت بست و او را به زندان افکندند. سرانجام یوسف به خاطر دانستن تعبیر خواب از زندان رهایی یافت و در مصر به پادشاهی رسید. (فرهنگ تلمیحات) / ملاحت: نمکین بودن، زیبا و دلربا بودن. / کنایه: کمر بر میان بستن (آماده ی کاری شدن) / تشبیه تفضیلی: برتری معشوق بر یوسف/ استعاره ی مکنیّه:ملک ملاحت(ملک سرزمین ملاحت) / تضاد: بندگی، ملک. / معنی بیت سوم : یوسف که مظهر زیبایی است، در برابر تو کمر خدمت به میان بسته است؛ زیرا او هم به یقین باور داشت که تو یگانه فرمانروای سرزمین زیبایی هستی. - منبع: شرح غزلهای سعدی
شاهد: معشوق زیبا. / معنی بیت چهارم: از زمانی که دل به تو سپرده ام، دیگر هر زیبارویی که برای دلربایی جلوه آغاز می کند، به دلم راه نمی یابد؛ زیرا قلب من تنها به تو تعّلق دارد. - منبع: شرح غزلهای سعدی
کوثر: (( کوثر (از مادّه ی کثر) نام حوض یا چشمه یا نهری است در بهشت که اهل تفسیر را در باب آن گفت و گو هاست. براساس روایات سرچشمه ی آن سدرة المنتهی است و پایه هایش در زیر عرش قرار دارد. سنگ ریزه های آن مروارید و پهنای آن میان مغرب و مشرق است. بر طبق روایات شیعه ساقی آن علی بن ابی طالب (ع) است که دوستان را از آن سیراب کند و دشمنان را تشنه به جهنّم فرستد. به عدد ستاره های آسمان قدح هایی بر کنار آن نهاده اند از مروارید سرخ که هرکس با آن قدح ها از آب کوثر بخورد، تشنه نشود و هرکس از آن وضو سازد، هرگز ژولیده موی و خاک آلود نگردد. پیامبر اسلام(ص) گفته است: کوثر نهری است که به حوض من می ریزد و حوض من بین صنعا و اردن است که درازی آن را سواری تندرو در یک ماه بپیماید. از شیر سفید تر است و از عسل شیرین تر و از کف نرم تر. قدح های آن از نقره است. هر کس شربتی از آن بخورد، هیچ گاه تشنه نشود؛ چنانکه از یکی از منابع متأخّر بر می آید ( احوال القیامه، طبع ولف 107) کلیّه ی نهرهای بهشت به حوض کوثر می ریزند. ( فرهنگ اساطیر) / دهان بی نشان: در سنّت ادبی شاعران دهان معشوق را به هیچ مانند کرده اند و دهان هرچه کوچک تر باشد زیباتر است. / نوعی ردّالصّدر علی العجز و آرایه ی تکرار: نشان / تشبیه مضمر: دهان به کوثر / واج آرایی: تکرار حرف ((ش)). / معنی بیت پنجم: آیا هرگز نشانی از چشمه ی بهشتی کوثر شنیده ای؟ گویا برای رهنمون دهان زیبا و شیرین توست که بی نشان است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
رشک: حسد / تشبیه: جمال به آفتاب (اضافه ی تشبیهی) / تناسب: آفتاب، آسمان، ماه/ جناس تام: ماه (برج) ماه (قمر) / تشبیه مقلوب: ماه نو به ابروان که عکس آن متداول است. / معنی بیت ششم : در آغاز هر ماه در آسمان ماه را می بینم که در اثر رشک و حسد بردن بر جمال زیبایت وجودش کاسته می گردد و به سان ابروان تو باریک و هلالی می شود. - منبع: شرح غزلهای سعدی
انفاس: جمعِ نفس / انفاس صبحدم: نسیم بامدادی / مگر: قید تأکید است، همانا، یقیناً/ طرّه: موی جلوی پیشانی، زلف تابدار و آراسته/ عنبر: مادّه ای چرب و خوشبو و سیاه رنگ که از روده ی نوعی وال یا ماهی عنبر(کاشالو) گرفته می شود. (لغت نامه) / عنبرفشان: معطّر. / معنی بیت هفتم : این باد که در اثر بوی خوش صبحگاهی روح نواز گشته، گویی از گیسوی عنبرفشان تو وزیدن گرفته است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
قبا: -> ٢١/٩ / کمر : کمربند / کنایه: پیرهن قبا کردن( پیراهن چاک و پاره کردن) / تشبیه: دست از آن روی که به دور کمر حلقه می شود، به کمر مانند شده است/ ایهام : کمر ١- کمربند ٢- عضو بدن که هر دو با ((میان)) در معنی کمر تناسب و ترادف دارد. / معنی بیت هشتم : اگر دست خود را مثل کمربندی در میان تو ببینم و تو را در آغوش بگیرم، از شادمانی صد پیراهن خویش را می درم. - منبع: شرح غزلهای سعدی
معنی بیت نهم : شنیده شده است که عاشقان را مهمان می کنی؛ پس سعدی را به یک بوسه مهمان کن. - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۷
این باد روح پرور از انفاس صبحدم
گویی مگر ز طره عنبرفشان توست
انفاس روح میدمد از باد صبحدم
گوئی که بوی عیسی مریم گرفته است
ای آفتاب شاهی تخت آسمان توست
ملک زمین مسخر حکم روان توست
صاحبقران و خسرو روی زمین تویی
دولت همیشه رهبر و صاحبقران توست
گر مهرگان توست خجسته عجب مدار
[...]
ای کآب زندگانی من در دهان توست
تیر هلاک ظاهر من در کمان توست
گر برقعی فرونگذاری بدین جمال
در شهر هر که کشته شود در ضمان توست
تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب
[...]
رزق وسیع در قدم میهمان توست
هر کس که میهمان تو شد میزبان توست
نعمت شود زیاده به قدر زبان شکر
نخلی است این که ریشه آن در دهان توست
گر سایه ای به سوخته جانی فکنده ای
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.