سست پیمانا به یک ره دل ز ما برداشتی
آخر ای بد عهد سنگین دل چرا برداشتی
نوع تقصیری تواند بود ای سلطان عشق
تا به یک ره سایه لطف از گدا برداشتی
گفته بودی با تو در خواهم کشیدن جام وصل
جرعهای ناخورده شمشیر جفا برداشتی
خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو
چون تو را گشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی
لعل دیدی لاجرم چشم از شبه بردوختی
در پسندیدی و دست از کهربا برداشتی
شمع برکردی چراغت بازنامد در نظر
گل فرا دست آمدت مهر از گیا برداشتی
دوست بردارد به جرمی یا خطایی دل ز دوست
تو خطا کردی که بی جرم و خطا برداشتی
عمرها در زیر دامن برد سعدی پای صبر
سر ندیدم کز گریبان وفا برداشتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از سعدی با مضامین عشق و وفا سروده شده است. شاعر به محبوب خود میگوید که چرا با عهد خود شکسته و دل او را به سادگی ترک کرده است. او انتقاد میکند که چگونه محبوب بهراحتی از محبت او دست کشیده و به دیگران توجه کرده است. همچنین، شاعر به مشکلاتی که در نتیجه این بیوفایی به وجود آمده اشاره میکند و تأکید میکند که محبت و صداقت باید دوطرفه باشد. در نهایت، شاعر از عدم وفای محبوب شکایت دارد و ابراز ناراحتی میکند که چگونه او بدون هیچ جرم و خطایی، دل او را شکسته است.
هوش مصنوعی: تو که پیمان شکن هستی، به راحتی دل ما را به همراه خود بردی. ای دل سنگین و بدعهد، چرا دل ما را گرفتی؟
هوش مصنوعی: ای سلطان عشق، هر نوع خطایی ممکن است رخ دهد، اما تو تنها با یک لحظه مهربانی و توجه میتوانی سایهی لطف را از گدا برداری.
هوش مصنوعی: تو گفته بودی که با هم جام وصال را خواهیم نوشید، اما هنوز یک جرعه ننوشیدهای، شمشیر بدی را به آرامی بلند کردی.
هوش مصنوعی: من به خاطر محبت دیگران از یادشان دست کشیدم و همه تلاش خود را برای تو کردم، اما تو خودت از ما یاد نکردی و دل را به دیگری سپردی.
هوش مصنوعی: وقتی لعل و جواهر زیبا را دیدی، ناخواسته چشمانت را از زیباییهای دیگر باز کردی و آنچه که قبلاً خوشت میآمد، کنار گذاشتی.
هوش مصنوعی: شمع روشن کردی و نورش در نظر تو نمودار شد، گل بالای دستت قرار گرفت و عشق را از گیاهان گرفتی.
هوش مصنوعی: اگر دوستی به خاطر یک خطا یا اشتباهی از تو دل بریده، بدان که تو خود دلی را شکستهای که بیدلیلی از او فاصله گرفتهای.
هوش مصنوعی: سالهای زیادی از عمر در زیر سایه دلانگیز سعدی سپری شد، اما هرگز ندیدم که صبر از دل کسی در قبال وفا تضعیف شود و او دست از وفاداری خود بردارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دلستانا از جهان رسم وفا برداشتی
با وفاداران خود تیغ جفا برداشتی
ما ز مهر دیگران پیوند ببریدیم و تو
مهر از ما برگرفتی دل ز ما برداشتی
ملک داران جهان حسن را در صف عرض
[...]
تا که مهر مهرم از درج وفا برداشتی
بی خطایی از چه رو راه خطا برداشتی
ای بت سیمین بر نامهربان سنگ دل
شرم بادت بی گناهی دل ز ما برداشتی
نارسیده از گلستان رخت بویی به ما
[...]
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.