بیا که در غم عشقت مشوشم بیتو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بیتو
شب از فراق تو مینالم ای پریرخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بیتو
دمی تو شربت وصلم ندادهای جانا
همیشه زهر فراقت همی چِشَم بیتو
اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز درکشم بیتو
پیام دادم و گفتم بیا خوشم میدار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بیتو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بیا که چون خم زلفت مشوشم بی تو
تو خوش به بزم رقیبان و ناخوشم بی تو
تو آتشی زده ای بر عذرا از می غیر
چو زلف و خال نکویان در آتشم بی تو
اگر چه زهر مذابست بی تو مینوشم
[...]
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۱۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.