غزل ۳۸۴
نرفت تا تو برفتی خیالت از نظرم
برفت در همه عالم به بی دلی خبرم
نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم
نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم
من از تو روی نخواهم به دیگری آورد
که زشت باشد هر روز قبله دگرم
بلای عشق تو بر من چنان اثر کردهست
که پند عالم و عابد نمیکند اثرم
قیامتم که به دیوان حشر پیش آرند
میان آن همه تشویش در تو مینگرم
به جان دوست که چون دوست در برم باشد
هزار دشمن اگر بر سرند غم نخورم
نشان پیکر خوبت نمیتوانم داد
که در تأمل او خیره میشود بصرم
تو نیز اگر نشناسی مرا عجب نبود
که هر چه در نظر آید از آن ضعیفترم
به جان و سر که نگردانم از وصال تو روی
و گر هزار ملامت رسد به جان و سرم
مرا مگوی که سعدی چرا پریشانی
خیال روی تو بر میکند به یک دگرم
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
ایرج بسطامی » بداهه خوانی و بداهه نوازی » ساز و آواز اصفهان: درآمد،بیات راجع،عشاق،قرچه
محمدرضا شجریان » اجراهای خصوصی » کلاس درس محمدرضا شجریان با ایرج بسطامی
برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
عیسی نوشته:
این جانب عبارت “بی دلی” در بیت یکم را در یک نسخه ی قدیمی “بی خودی” مشاهده دکرده ام.
نجوای گمشده نوشته:
با سلام و عرض ادب
ابیاتی از غزل زیبای فوق را مرحوم ایرج بسطامی به زیبایی خوانده اند که شنیدن آن برای اهالی موسیقی خالی از لطف نیست.
ضحا نوشته:
بر می کند به یک دگرم، در بیت آخر،دقیقا چه معنایی می دهد؟
سپاس
مهناز ، س نوشته:
گرامی ضحا
خیال روی تو بر میکند به یک دگرم
به نظرم می گوید : مرا دگرگون و پریشان می کند ، یا من دیگر خودم نیستم ، از خود بیخود می شوم
مانا باشی