خفتن عاشق یکیست بر سر دیبا و خار
چون نتواند کشید دست در آغوش یار
گر دگری را شکیب هست ز دیدار دوست
من نتوانم گرفت بر سر آتش قرار
آتش آه است و دود میرودش تا به سقف
چشمه چشمست و موج میزندش بر کنار
گر تو ز ما فارغی ما به تو مستظهریم
ور تو ز ما بی نیاز ما به تو امیدوار
ای که به یاران غار مشتغلی دوستکام
غمزدهای بر درست چون سگ اصحاب غار
این همه بار احتمال میکنم و میروم
اشتر مست از نشاط گرم رود زیر بار
ما سپر انداختیم گردن تسلیم پیش
گر بکشی حاکمی ور بدهی زینهار
تیغ جفا گر زنی ضربِ تو آسایشست
روی ترش گر کنی تلخِ تو شیرینگوار
سعدی اگر داغ عشق در تو مؤثر شود
فخر بود بنده را داغ خداوندگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. او بیان میکند که عاشق، با وجود فاصله و دوری از معشوق، نمیتواند از عشق خود دل بکند و هر لحظه در آتش عشق میسوزد. او میگوید که اگر دیگران بتوانند با دیدار محبوب خود شکیبایی کنند، او هرگز نمیتواند در دل آتش عشق آرام بگیرد. شاعر از غم و اندوه ناشی از دوری میگوید و به امید و آرزو برای وصال معشوق اشاره میکند. همچنین، به عقل و فطرت انسانی و تنشهای درونیاش در مواجهه با عشق و غم اشاره میکند و در نهایت، عشق را به عنوان داغی از جانب پروردگار میداند که افتخار بزرگی برای بندگان است.
هوش مصنوعی: عاشق وقتی که نمیتواند در آغوش محبوبش باشد، همانند کسی است که بر روی پارچهی نرم و زیبا خفته و در عین حال خارها را نیز تحمل میکند. این بیان نشاندهندهی درد و رنج عاشق است که به خاطر دوری از معشوق، حتی بر روی لطافت و زیبایی هم نمیتواند راحت باشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بتواند به دیدار دوستش صبر کند، من هرگز نمیتوانم بر آتش عشق و شوق او آرام بگیرم.
هوش مصنوعی: آتش ناشی از آه و ناراحتی در دل است و دود آن به سقف چشم میرسد، در حالی که چشمان فرد مانند چشمهای اشک میریزند و احساساتش موج میزند.
هوش مصنوعی: اگر تو از ما بینیازی، ما به تو امیدواریم و اگر تو از ما جدا باشی، ما به تو نیازمندیم.
هوش مصنوعی: ای کسی که به دوستی یاران غار مشغول هستی، چرا دلخور و غمزدهای؟ مثل سگی هستی که به دوستان خود وفادار است.
هوش مصنوعی: من میتوانم امیدها و احتمالهای زیادی را در ذهن داشته باشم و با حالتی شاد و پرانرژی مانند یک شتر سرمست از خوشحالی زیر بار حرکت کنم.
هوش مصنوعی: ما تسلیم شدیم و سلاحهای خود را کنار گذاشتیم، اگر تو حاکمی هستی و بخواهی میتوانی ما را به سرنوشتی که میخواهی برسانی.
هوش مصنوعی: اگر با ظلم و ستم به من آسیب برسانی، راحتی و آرامش من در آن است. و اگر با چهرهای عبوس و ترش رویی، تلخیات همچنان برای من خوشعطر و شیرین خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر عشق به تو اثر بگذارد، برای بنده افتخار است که به خاطر خداوندگار، دلی داغ دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چیست ازین خوبتر، در همه آفاق کار
دوست به نزدیکِ دوست، یار به نزدیکِ یار
دوست برِ دوست رفت، یار به نزدیکِ یار
خوشتر ازین در جهان، هیچ نبودهاست کار
سرو سماطی کشید بر دو لب جویبار
چون دو رده چتر سبز در دو صف کارزار
مرغ نهاد آشیانبر سر شاخ چنار
چون سپر خیزران بر سر مرد سوار
آلت رامش بخواه گوهر شادی بیار
رعد مثال این بزن ابر نهاد آن ببار
خلق همی بنگری روز و شب اندر نشاط
جز طرب اندر جهان نیز ندارند کار
خاک نبینی به ره خرده نقره بساط
[...]
ای ز سپهر کمال تافته خورشید وار
گشته به تمییز و عقل نادرهٔ روزگار
از کرم شهریار کار تو همچون نگار
وز قلمت چون نگار مملکت شهریار
ای کل رواسک کند و سرسر خار
دیو با دیدار تو چو لعبت فرخار
کنگی گنده دهان و گنده ریش و کور
بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار
دیگهای مایه تو پر غدد و کرم
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.