بخش ۱ - سرآغاز: نفس مینیارم زد از شکر دوست
بخش ۲ - حکایت: جوانی سر از رای مادر بتافت
بخش ۳ - گفتار اندر صنع باری عز اسمه در ترکیب خلقت انسان: ببین تا یک انگشت از چند بند
بخش ۴ - حکایت اندر معنی شکر منعم: ملک زادهای ز اسب ادهم فتاد
بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمتها: شب از بهر آسایش توست و روز
بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی: نداند کسی قدر روز خوشی
بخش ۷ - حکایت سلطان طغرل و هندوی پاسبان: شنیدم که طغرل شبی در خزان
بخش ۸ - حکایت: یکی را عسس دست بر بسته بود
بخش ۹ - حکایت: برهنه تنی یک درم وام کرد
بخش ۱۰ - حکایت: یکی کرد بر پارسایی گذر
بخش ۱۱ - حکایت: ز ره باز پس ماندهای میگریست
بخش ۱۲ - حکایت: فقیهی بر افتاده مستی گذشت
بخش ۱۳ - نظر در اسباب وجود عالم: سرشتهست بارئ شفا در عسل
بخش ۱۴ - در سابقه حکم ازل و توفیق خیر: نخست او ارادت به دل در نهاد
بخش ۱۵ - حکایت سفر هندوستان و ضلالت بت پرستان: بتی دیدم از عاج در سومنات