گنجور

 
سعدی

ز ره باز پس مانده‌ای می‌گریست

که مسکین تر از من در این دشت کیست؟

جهاندیده‌ای گفتش ای هوشیار

اگر مردی این یک سخن گوش دار

برو شکر کن چون به خر بر نه‌ای

که آخر بنی آدمی، خر نه‌ای

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode