جاه دنیا سر بسر نوک سنان و خنجر است
پا بدین ره کی نهد آنرا که چشمی بر سر است
سر به بالین چون نهد آنرا که دردی در دلست
خواب شیرین چون کند آن را که شوری در سر است
هفت کشور گشتم و درمان دردم کس نکرد
یا رب این درمان دردم در کدامین کشور است
پارسائی راست ناید، یار ما آسوده باش
حقه بازی دیگر و شمشیربازی دیگر است
راست بنگر جانب این پیره زال کج نهاد
کاین جلب پیوسته رنگینپار خون شوهر است
در فراقم یاد آنشب همچو آب و آتش است
در مزاقم حسرت آن لب چو شیر و شکر است
از خرابات و حرم چیزی نشد حاصل رضی
اینقدر معلوم شد کان نشئه جائی دیگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس ناامیدی و درد ناشی از جدایی اشاره دارد. شاعر به وضعیت دنیای پر از جنگ و جفا اشاره میکند و از دشواریهای زندگی شکایت میکند. او از سفر به هفت کشور و عدم پیدا کردن درمان برای دردهایش سخن میگوید و میپرسد که این درمان در کدام سرزمین پیدا میشود. همچنین، شاعر به بیوفایی یاران و نقص در روابط انسانی اشاره میکند و به یاد شبهای عاشقانه و حسرت بوسهای شیرین میافتد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که در هیچکجا از دنیا به آرامش نرسیده و تنها نشانهای از سرخوشی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دنیا پر از خطرات و چالشهاست و تنها کسانی میتوانند در این مسیر قدم بگذارند که به درستی از حقایق اطرافر خود آگاه باشند و قدرت دیدن واقعیتها را داشته باشند. آنهایی که بینش و بصیرت دارند، در این راه میتوانند موفق شوند.
هوش مصنوعی: وقتی کسی دردی در دل دارد، چطور میتواند روی بالش استراحت کند؟ و وقتی کسی در سر خود دغدغهای دارد، چگونه میتواند خواب خوشی داشته باشد؟
هوش مصنوعی: مدتهاست در سفر به هفت سرزمین بودهام و هیچکس نتوانسته درد من را درمان کند. خداوند، من این درمان را در کدام سرزمین باید بیابم؟
هوش مصنوعی: کسی که به راستی پارسا و مومن است، نمیتواند به سادگی با تظاهر و حقهبازی زندگی کند. باید این را در نظر داشته باشید که هنرهای فریب و رزمندگی با هم متفاوت است و نباید آنها را با هم یکسان دانست.
هوش مصنوعی: به دقت به این پیرمرد نگاه کن که چگونه کج نشسته است. این لباس رنگارنگ که بر تن دارد، همواره نشانهای از خون شوهرش است.
هوش مصنوعی: در جدایی من، یاد آن شب مانند ترکیبی از آب و آتش در حسی وظیفهای است. حسرت آن لبها برایم مانند شیر و شکر میباشد؛ هم لذیذ و هم شیرین.
هوش مصنوعی: از میخانه و محل عبادت هیچ نتیجهای به دست نیامد. تنها این نکته روشن شد که این نشئهای که به دنبالش هستیم، در مکانی دیگر وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عنبر است آن حلقه گشته زلف او یا چنبر است
چنبر است آری ولیکن چنبر اندر عنبر است
اصل او از زنگ و بر یک اصل او سیصد شکن
هر شکنجی را که بینی ز اصل او سیصد سر است
هر سری را باز سیصد بند گوناگون چنانک
[...]
شهریارا خرمی کن کاول شهریور است
با دلارامی که با هر شادئی اندر خور است
جان و دل را مونس است و با گل و با نرگس است
نوبهار مجلس است و آفتاب لشگر است
این جهان همچون صدف گشت و تو او را گوهری
[...]
ای جوانبختی که تخت بختت از کیوان براست
در فلک فرمانبر رأی تو سعد اکبر است
بر بداندیشان تو بهرام کینه گستر است
مجلس بزم ترا خورشید رخشان ساغر است
چون قدح گیری بمجلس زهره چون رامشگر است
[...]
ذرهای اندوه تو از هر دو عالم خوشتر است
هر که گوید نیست دانی کیست آن کس کافر است
کافری شادی است و آن شادی نه از اندوه تو
نی که کار او ز اندوه و ز شادی برتر است
آن کزو غافل بود دیوانهای نامحرم است
[...]
کوس شه خالی و بانک غلغلش درد سر است
هر که قانع شد به خشک و تر شه بحر و بر است
تا ز هر بادی به جنبی ، پا به دامن کش چو کوه
کادمی مشتی غبار و عمر باد صرصر است
شکرگو ، ار فقر نفست را کشد ، زیرا خلیل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.