هم چو نی می نالم از سودای دل
آتشی در سینه دارم جای دل
من که با هر داغ پیدا ساختم
سوختم، سوختم از داغ ناپیدای دل
دل اگر از من گریزد وای من، وای من، وای من
غم اگر از دل گریزد وای دل، وای دل، وای وای دل
ما ز رسوایی بلندآوازهایم
نامور شد هرکه شد، هرکه شد رسوای دل
در میان اشک نومیدی رهی
خندم از خندم از امیدواریهای دل
وای، دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.