گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رفیق اصفهانی

غمش جا در دلم تنها ندارد

به یکدل نیست کان غم جا ندارد

فغان کان شوخ بی پروا ز جوری

کشد وز کشتنم پروا ندارد

ز افغانم خبر پنداریش نیست

ز آه من حذر گویا ندارد

گرفتم من ندارد فکر امروز

چرا اندیشه ی فردا ندارد

بسی دیوانه دارد آن پری لیک

چو من دیوانه ای رسوا ندارد

به من آن بی وفا گوید که دارم

سر مهر و وفا، اما ندارد

رفیق از درد او می میرد اما

خبر دارد ز حالش یا ندارد

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

فلک با کس دل یکتا ندارد

ز صد دیده یکی بینا ندارد

درخت دهر سر تا پای خارا است

تو گل جویی و او اصلا ندارد

جهان از مردمی ها مردمان را

[...]

نظام قاری

فلک با کس دل یکتا ندارد

ز صد دیده یکی بینا ندارد

گلستان رونق کمخا ندارد

چمن آرایش دیبا ندارد

تنم تا یافت در بر صوف طاقین

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی

سرم سودا دلم پروا ندارد

صباحم شب، شبم فردا ندارد

دلم در هیچ جا الفت نگیرد

سرم با هیچکس سودا ندارد

ز هر جا هر که خواهد، گو بجویش

[...]

فایز

سهی سرو، این قد و بالا ندارد

گل احمر چنین سیما ندارد

نه در جنت، نه باغ خلد، فایز

خدا حوری چنین زیبا ندارد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فایز
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه