گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رفیق اصفهانی

پیام من برسان ای نسیم صبح به جایی

که نه شمال از آنجا گذر کند نه صبایی

بگو به او که ازان بی نشان و نام جهانم

که چیست نام و نشان تو کیستی و کجایی

هوای وصل کسی در سر منست که از وی

به هر دلی هوسی و به هر سریست هوایی

مراست مهر نگاری کش اوستاد به طفلی

نگفته نکته ی مهری نداده درس وفایی

شوم هلاک طبیبی که از کرم نگذارد

به داغ و درد غریبان نه مرهمی نه دوایی

کنی به سوی رفیق ار نظر بعید نباشد

بعید نیست ز شاهی نظر به سوی گدایی