قاتل من ترک قتل بی گناهی هم نکرد
ریخت خون بی گناهی را که آهی هم نکرد
نه همین داد کس آن بیداد گر سلطان نداد
گوش بر فریاد داد دادخواهی هم نکرد
خاک راه او شدم شاید که بر من بگذرد
او بر غم من گذر بر خاک راهی هم نکرد
آنکه بی یادش نکردم من شبی روز از وفا
یاد من آن بی وفا سالی و ماهی هم نکرد
داشتم از چشم او چشم نگاه دمبدم
او به سوی من نگاه گاه گاهی هم نکرد
پر مزن لاف وفا ای غیر کان مه از جفا
آنچه با من کرد دایم، با تو گاهی هم نکرد
کی کند سوی رفیق بینوا هرگز نگاه
پادشاهی کو نگاهی سوی شاهی هم نکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع ناشادی و غم شخص شاعر اشاره دارد. شاعر از احساس تنهایی و ناتوانی در تغییر وضعیت خود میگوید و lament میکند که دیگران از بدبختی او خوشحال هستند. او به بیدادگری و بیرحمی "شاه" اشاره میکند که هیچ وعدهای برای بهبود شرایطش نداده است. همچنین به قفس و آزادی پرندگان اشاره میکند که خود او هم در قفس است و هیچکس به فکر آزادیش نیست. در نهایت، عشق او به یک معشوق خاص به شدت حسرتآور است، زیرا هیچ زیبایی دیگری نمیتواند جایگزین آن شود. شاعر با دلسوختگی درباره عشق و جدایی خود مینویسد و بر این نکته تأکید میکند که دیگر هیچ چیز نتوانسته او را شاد کند.
هوش مصنوعی: قاتل من هیچگاه از کشتن بیگناهان دست برنداشت و خون آنها را ریخت، حتی بدون این که آه و نالهای از آنها بشنود.
هوش مصنوعی: مردم در برابر ظلم و ستمی که از سوی حاکمان به آنها میشود، هیچگونه کمکی و حمایتی نمیکنند و حتی به شنیدن فریادهای کمکخواهی دیگران هم توجه ندارند.
هوش مصنوعی: من به خاک راه او تبدیل شدم، شاید او از کنارم بگذرد، اما او حتی به غم من هم توجهی نکرد.
هوش مصنوعی: آن کسی که من در شب به یاد او نبودم، روزی از عهد و پیمان خود بر من نشانی نیاورد و نه در سال و نه در ماه به خاطر وفاداری به یادم نیاورد.
هوش مصنوعی: من لحظاتی را صرف نگاه کردن به چشمان او کردم، اما او هر از گاهی به سمت من نگاهی نمیانداخت.
هوش مصنوعی: به دیگران از وفاداری سخن نران، چون تنها کسی که از محبت من آسیب دیده، تو نیستی؛ آنچه که بر من گذشته، ممکن است بر تو هرگز نگذرد.
هوش مصنوعی: هیچکس به درد و رنج دوست بیچارهاش توجه نمیکند، چون پادشاهان هرگز به آنها که در مقام پایینتری هستند، نگاهی نمیاندازند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد
وز تکبر گوش سوی دادخواهی هم نکرد
بهر پابوسی به راهش سالها بودیم خاک
هرگز آن بدخو گذر بر خاک راهی هم نکرد
دل که می زد لاف صبر از ماه رویش سالها
[...]
آن پری بگذشت و سوی ما نگاهی هم نکرد
کشت در ره بیگناهی را و آهی هم نکرد
صبر من کاندر عیار از هیچ کوهی کم نبود
هم عیاری در هوای او نگاهی هم نکرد
برق قهر او که کشت غیر را سالم گذاشت
[...]
کشته ی عشقت ننالید از تو، آهی هم نکرد
وقت جان دادن نزد حرفی، نگاهی هم نکرد
آنچه کردی، با چو من درویش، از جور ای پسر
راست گویم، با گدایی پادشاهی هم نکرد
آنکه یک دم نیستم غافل ز یادش، دمبدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.