آن فروغ دیده و آن راحت دل میرود
رخت بردارید، همراهان، که محمل میرود
کاروان مشکل رود بیرون، کز آب چشم من
جمله را خر در خلاب و بار در گل میرود
ای که دیدی قتل من در پای آن سرو سهی
شحنه را ز این فتنه واقف کن که: قاتل میرود
مردمان گویند: هرچه از دیده رفت از دل برفت
نی، که بر جایست نقش یار و مشکل میرود
حق به دست ماست گر بر نیکوان عاشق شویم
و آنکه این را حق نمیداند به باطل میرود
منزل اندر جان ما دارد غم او بعد ازین
خرم آن جانی که با جانان به منزل میرود
در غمش دیوانه خواهد شد ز فردا زودتر
آنکه امروزش همی بینم که عاقل میرود
باز گردیدم که بنشینم به هجر او، ولی
هر کجا میآیم آن صورت مقابل میرود
آشکارا آب چشم اوحدی دیدی که رفت
این زمان بینش که پنهان خونش از دل میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرچه بر ما روزگار تیره مشکل میرود
چون ترا دیدم درد عالم از دل میرود
کعبه معنی دری دارد ز محراب مجاز
هرکه این دریافت بیزحمت به منزل میرود
دیدن گلزار رویت میدهد دل را صفا
[...]
عمر سیرش کوته است ار جورت از دل میرود
چند گامی از ضرورت مرغ بسمل میرود
خواب غفلت بس که چشم کاروان عمر بست
بانگ باید بر جرسها زد که محمل میرود
کینهاش ای کاش باعث میشدی بر قتل ما
[...]
از نظر یک دم که آن شکل و شمایل میرود
حاصل دریا و کان از دیده و دل میرود
در بیابانی که نعل شوق ما در آتش است
نقش پای ناقه پیشاپیش محمل میرود
کوچه باغ زلف اگر پایان ندارد گو مدار
[...]
ز آب چشم ماست کز دنبال محمل میرود؟
اینکه خلقی از قفایش پای در گل میرود
دل چو میرفت از قفای او وداع جان نکرد
ز آنکه میداند که جان هم از پی دل میرود
چون به بزمی بیندم اول مرا از صحبتی
[...]
در دلم هر لحظه صد سودای باطل میرود
تا چه پیش آید کسی را کز پی دل میرود
دل نگهدار از صف مژگان او کز فرط حرص
صد سوار اینجا پی یک نیمبسمل میرود
هست عذرایی مگر در کاروان امشب که باز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.