گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نورعلیشاه

سودی نرسد بجز زیانش

سودای تو هر کرا بسر نیست

عشاق ترا ز موی و رویت

پروای شب و غم سحر نیست

هر سو که زنی خدنگ غمزه

آماج بجز دل و جگر نیست

خنجر چو کشی و تیغ از ناز

جز سینه بیدلان سپر نیست

رنگ چو زرو سرشگ سیمین

چون هست چه غم که سیم و زر نیست

سیراب چو نظم دلکش نور

هرگز بجهان دگر گهر نیست

 
 
 
سنایی

معشوقه از آن ظریف‌تر نیست

زان عشوه‌فروش و عشوه‌خر نیست

شهری‌ست پر از شگرف لیکن

زو هیچ بتی شگرف‌تر نیست

مریم‌کده‌ها بسی‌ست لیکن

[...]

نظامی

از نیک و بد خودش خبر نیست

جز بر ره لیلی‌اش گذر نیست

عطار

دل خون شد و از توام خبر نیست

هر روز مرا دلی دگر نیست

گفتم که دلم به غمزه بردی

گفتا که مرا ازین خبر نیست

زر می‌خواهی که دل دهی باز

[...]

سعدی

گر صبر دل از تو هست و گر نیست

هم صبر که چاره دگر نیست

ای خواجه به کوی دلستانان

زنهار مرو که ره به در نیست

دانند جهانیان که در عشق

[...]

حکیم نزاری

ما را ز تو یک نفس به سر نیست

الا در تو دری دگر نیست

از منزل تو گذر ندارم

گر هست برون شوی وگر نیست

از تو چه نشان دهد به وجهی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه