ای خوشا وقتیکه وقت ما خوش است
دور جام و گردش مینا خوش است
موسم عشق است و ایام نشاط
سیر گل با لاله و صحرا خوش است
زورق افکندیم در دریای می
رونقش بنگر چه در دریا خوش است
دیده ما جلوه گاه روی اوست
او عیان در دیده بینا خوش است
درهمه اسما مسما را بجوی
یک مسما زین همه اسما خوش است
اول و آخر نهان و آشکار
حضرت یکتای بی همتا خوش است
از پس هر پرده چون نور علی
سر پنهان در دلم پیدا خوش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در سرم از عشقت این سودا خوش است
در دلم از شوقت این غوغا خوش است
من درون پرده جان میپرورم
گر برون جان می کند اعدا خوش است
چون جمالت برنتابد هیچ چشم
[...]
گر چه سرو باغ را بالا خوش است
با قد رعنای تو ما را خوش است
زهر عشقت کام عیشم تلخ کرد
هست تلخ این چاشنی، اما خوش است
گر غمت غیری خورد، ناخوش شوم
[...]
سرو بالای تو سر تا پا خوش است
راستی آن قامت زیبا خوش است
قد صوف سبز سرتا پا خوش است
وان بزکتان ببریک لاخوش است
هر که میگیرد دلارامی ببر
[...]
وقت ما از ساغر و مینا خوش است
وقت ساقی خوش که وقت ما خوش است
عشق می باید به هر صورت که هست
عاشقی با صورت دیبا خوش است
ناخوشیها از دل بی ذوق ماست
[...]
چون از آن ما بود با ما خوش است
جای ماهی لجه ی دریا خوش است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.