عشق تو شط و دل ما هست بط
نیست بط را منزلی جز روی شط
شاه خوبانی و در فرمان تو
چون قلم بنهاده خوبان سر بخط
دانه دام از برای صید دل
بس بود صیاد ما را خال و خط
عاشقان را جز حدیث عشق یار
شرح کردن در بیان باشد غلط
ساقیم مست است و پیماید بکام
میکشان را باده گلگون ز بط
در معانی نکته ها سازد بیان
کلک گوهر بار من از یک نقط
عارفی کی کرده چون نور علی
در معارف نکته سنجی زین نمط
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود سلطانیم پندار و غلط
سلطنت کی زیبد از مشتی سقط
از خود ای جزوی ز کلها مختلط
فهم میکن حالت هر منبسط
این سخن بشنید زنگی سقط
گفت قاضی راکه:بس کردی غلط
راه عاشق نیست ای زاهد غلط
رهبر او بس بود عشق فقط
عین لطف است هرچه بر ما می رود
گر نماید پیش تو عین سخط
هست هستی محض خیر و شر عدم
[...]
بس که میترسم میان ما و او
در حساب دوستی افتد غلط،
نامهای هرگه فرستم سوی او
بر قلم خطی کشم چون چوبخط!
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.