گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نورعلیشاه

دل که از لعل لبش جام شرابی دارد

زآتش عشق رخش جان کبابی دارد

بس بخون دلم آغشته سرانگشت جفا

خوش نگارین بکف دست خضابی دارد

زیر تیغش ز چه رو رقص کنان سرننهم

آنکه در کشتن من وجد و شتابی دارد

عاشقانه چه کنم گر نکشم بار عتاب

زانجفا پیشه که هر لحظه عتابی دارد

آنچه در چاه زنخدان تو پابست بود

هر دم از زلف تو در دست طنابی دارد

جز بمعموره عشق تو ندارد وطنی

دل که از گنج غمت کنج خرابی دارد

همچو نور علیش مسند جم جای بود

هرکه امروز بکف جام شرابی دارد

 
 
 
سلمان ساوجی

دام زلف تو به هر حلقه، طنابی دارد

چشم مست تو به هر گوشه، خرابی دارد

نرگس مست خوشت، گر چه چو من بیمار است

ای خوشا نرگس مست تو که خوابی دارد

رسن زلف تو در رشته جان من و شمع

[...]

حافظ

آن که از سُنبُلِ او، غالیه تابی دارد

باز با دلشدگان ناز و عِتابی دارد

از سَرِ کُشتهٔ خود می‌گذری همچون باد

چه توان کرد؟ که عمر است و شتابی دارد

ماهِ خورشید نُمایَش ز پسِ پردهٔ زلف

[...]

امیرعلیشیر نوایی

هر که در دیر مغان جام شرابی دارد

رسدش گر به فلک ناز و عتابی دارد

آنکه در میکده بگرفت به کف رطل گران

چرخ بر روی میش حکم حبابی دارد

روضه و حور به کوثر چه کند یاد آنک او

[...]

عرفی

خضر اگر بر لب کس منت آبی دارد

بگذر از چشمهٔ حیوان که سرابی دارد

التفاتش به لب تشنهٔ ما نیست، دریغ

هر که جام سخنی، زهر عتابی دارد

همه عاشق نکند دست به زلف تو دراز

[...]

صائب تبریزی

از بتان شسته عذاری که حجابی دارد

چشم بد دور که خوش عالم آبی دارد

خار در دیده بی پرده شبنم شکند

از حیا چهره هر گل که نقابی دارد

به دل روشن اگر یار نمی پردازد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه