گنجور

 
نورعلیشاه

پسته او که نوشخند آمد

خنده اش بر بساط قندآمد

نمکی از لب شکر بارش

مرهم ریش دردمند آمد

صفحه رو و نقطه خالش

در نظر مجمر و سپند آمد

تار زلفش بگردن عشاق

در ره عشق چون کمند آمد

پیش حسنش زچون و چند مگو

زانکه برتر ز چون و چند آمد

سخن تلخ زآن لب شیرین

خوشترم از گلاب و قند آمد

طبع گوهر فشان نور علی

در صفت نظم دلپسند آمد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode