ای پژوهندهٔ حقایق کن
نفسی رخ درین دقایق کن
هر چه پرسم ترا بهانه مجوی
پیش من کج نشین و راست بگوی
این جهانی که اندوریی تو
چیست؟ با خود یکی نگویی تو
اصل او از کجا هویدا شد؟
بود یا خود نبود و پیدا شد؟
چه نخست از عدم پدید آمد؟
که مرین گنج را کلید آمد
متحرک چراست چرخ بلند؟
از چه ساکن شد این زمین نژند؟
آن یکی گرم و گرد گرد چراست؟
وین یکی با سکون و سرد چراست؟
این تف و باد و آب و گرد از چیست؟
وین تر و خشک و گرم و سرد از چیست؟
به چه چیز این زمین قرار گرفت؟
وز چه این تخم بیخ و بار گرفت؟
ظلمت این شب سیاه از چیست؟
نور این آفتاب و ماه از چیست؟
از چه این قلعه سربلند آمد؟
کدخدا چون و خانه چند آمد؟
چند از آن مادرند و چند پدر؟
چندشان دخترست و چند پسر؟
تو چه چیزی؟ چه جوهری؟ چه کسی؟
نرسیدی به خویش، در چه رسی؟
این خرد خود کجا و روح کدام؟
دل که و نفس را چه باشد نام؟
چون فتادی به شهر بیگانه؟
به چه کار آمدی درین خانه؟
این فرستادن پیمبر چیست؟
با تو گر نیست این سخن با کیست؟
از چه پرهیز واجبست اینجا؟
چه حجاب و که حاجبست اینجا؟
سازگاری و مردمی چه بود؟
آدم از چیست و آدمی چه بود؟
زندگانی چگونه باید کرد؟
چه کسان را نمونه باید کرد؟
خلق هر منزلی کدام بود؟
منزل اصل را چه نام بود؟
آنچه دیدی ز سر گدشت بگوی
به چه خیزست باز گشت؟ بگوی
چیست این دوزخ و بهشت کجاست؟
پرسش حال خوب و زشت کجاست؟
تن و جان را عذاب چون باشد؟
هول یومالحساب چون باشد؟
اصل اینها چو نیست جز یک حرف
ز چه پیدا شد این تفاوت ژرف؟
کار این سلطنت مجازی نیست
باز دان این، که کار بازی نیست
همه دانستنیست این به درست
گر ندانستهای گناه از تست
به در آور اصول آن زین جام
تا به کیخسروی براری نام
اگر این نکتها ندانی تو
اندرین خاکدان بمانی تو
آخر این آمدن بکاری بود
وز برای چنین شماری بود
ورنه این دردسر چه میبایست؟
همه خود بود هر چه میبایست
تو بدان آمدی که کار کنی
زین جهان دانش اختیار کنی
همه را بنگری و دریابی
رنج بینی و دردسر یابی
چیست ناموس؟ دل بر او بندی
کیست سالوس؟ خوش بروخندی
دانش این حوالتست به تو
وز خدا این رسالتست به تو
تا حدوث از قدم پدید شود
نسبت بیش و کم پدید شود
ترک این عالم فنا گویی
ملک جاوید را ثنا گویی
جز به علم این کجا توان دانست؟
نفس بیعلم هیچ نتوانست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از خواننده میخواهد که به جستجوی حقایق زندگی بپردازد و به سوالات اساسی درباره وجود و هستی پاسخ دهد. او از خواننده میخواهد که بدون بهانه به سوالات بیاندیشد و حقیقت خود و جهان را کشف کند. شاعر به مضامینی چون ماهیت زندگی، علت وجود، ارتباطات انسانی، و مفهوم بهشت و دوزخ اشاره میکند و اهمیت دانش و آگاهی را در درک این مسائل برجسته میکند. او بر این باور است که انسان باید به عمق وجود خود و جهان اطرافش پی ببرد و از دانش و تحصیل علم برای تحقق این هدف بهرهبرداری کند. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید دارد که زندگی انسانی باید با آگاهی و علم همراه باشد تا به حقیقت دست یابد.
هوش مصنوعی: ای جویندهٔ حقیقت، در این لحظات نفس بکش و توجه کن.
هوش مصنوعی: هر بار که از تو سوالی میکنم، بهانهجویی نکن. در کنار من درست بنشین و صادقانه جواب بده.
هوش مصنوعی: این جهانی که درون توست چیست؟ آیا با خود هیچ گفتگویی نداری؟
هوش مصنوعی: آغاز و حقیقت او از کجا آشکار گشت؟ آیا وجود داشته یا اینکه فقط به وجود آمده است؟
هوش مصنوعی: چگونه چیزی از نبود و عدم به وجود آمد؟ که این گنجینه ارزشمند، کلید خود را پیدا کرد.
هوش مصنوعی: چرا این چرخ بزرگ همچنان میچرخد و حرکت میکند؟ چرا این زمین افسرده و ساکن شده است؟
هوش مصنوعی: چرا یکی از آنها پرحرارت و شلوغ است و دیگری آرام و بیتحرک؟
هوش مصنوعی: این هوا و آب و گرد و غبار از کجا آمدهاند؟ و این رطوبت و خشکی و گرما و سرما چه منبعی دارند؟
هوش مصنوعی: این زمین به چه چیزی استحکام و استقرار پیدا کرد؟ و این دانه چگونه ریشه دواند و رشد کرد؟
هوش مصنوعی: این شب تاریک و سیاه به خاطر چیست؟ روشنایی خورشید و ماه به چه دلیلی است؟
هوش مصنوعی: چرا این دژ به این بلندی و زیبایی ساخته شده است؟ آیا فقط به خاطر کدخدا و چند خانه، چنین قلهای به وجود آمده؟
هوش مصنوعی: چند نفر از آنها مادر هستند و چند نفر پدر؟ چند نفر دختر دارند و چند نفر پسر؟
هوش مصنوعی: تو چه هستی و چه ارزش و مکانتی داری؟ چرا هنوز به خودشکوفایی نرسیدهای و به حقیقت وجودیات دست نیافتهای؟
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که وقتی به عمق وجود و وجود خودمان مینگریم، با سوالاتی دربارهی خرد، روح و نفس مواجه میشویم. در واقع، به دنبال درک بهتر از خود و جایگاههای مختلف وجودیمان هستیم. این شعر به دنبال پاسخ به این سوالات اساسی و فلسفی در مورد ماهیت وجود و هویت انسان است.
هوش مصنوعی: چرا به شهری بیگانه آمدی؟ برای چه هدفی در این خانه حضور داری؟
هوش مصنوعی: اینکه پیامبری فرستاده شده، به چه دلیل و به خاطر چیست؟ اگر این سخن و پیام برای تو نیست، پس با چه کسی است؟
هوش مصنوعی: در اینجا سوال میشود که چرا باید از چیزی دوری کرد؟ چه چیزهایی مانع و مشکلساز هستند؟
هوش مصنوعی: سازگاری و ارتباط با دیگران چه اهمیتی دارد؟ انسان از چه چیزی شکل میگیرد و ماهیت انسانیت چیست؟
هوش مصنوعی: زندگی را چطور باید سپری کرد؟ باید به کدام افراد به عنوان الگو نگاه کرد؟
هوش مصنوعی: آیا میدانی که هر محلی چه جایگاهی دارد؟ و اصل و اساس آن را چه مینامند؟
هوش مصنوعی: هر چیزی که تجربه کردی یا مشاهده کردی، بگو که به چه دلیل دوباره برمیگردد یا تکرار میشود؟ بگو.
هوش مصنوعی: بهشتی و دوزخی در کجایند؟ پرسش حال خوب و بد کجاست؟
هوش مصنوعی: چه عذابی بر تن و جان میآید؟ وحشت روز حسابرسی چگونه خواهد بود؟
هوش مصنوعی: اصل اینها اگر فقط یک کلمه باشد، پس چرا این تفاوت عمیق به وجود آمده است؟
هوش مصنوعی: این سلطنت و قدرت، واقعی نیست و باید بدانید که این یک بازی و سرگرمی نمیباشد.
هوش مصنوعی: همه چیز واضح و روشن است. اگر هنوز این حقیقت را نمیدانی، تقصیر خودت است.
هوش مصنوعی: از این جام، اصول و قواعد را بیرون بیاور تا نام تو به کیخسرو، پادشاهی بزرگ و معروف، برسد.
هوش مصنوعی: اگر به این نکتهها آگاهی نداشته باشی، در این دنیای مادی و گذرا باقی خواهی ماند.
هوش مصنوعی: در نهایت، این حضور به دلیلی خاص و به خاطر چنین تعدادی از افراد بوده است.
هوش مصنوعی: اگر چنین مشکلی وجود نداشت، همه چیز همانطور که باید، بود.
هوش مصنوعی: تو به این دنیا آمدهای تا کارهای خود را انجام دهی و از این جهان علم و دانش کسب کنی و به انتخاب خود برسی.
هوش مصنوعی: اگر به همه چیز نگاه کنی و درک کنی، متوجه دردها و مشکلات خواهی شد.
هوش مصنوعی: ناموس چیست؟ آیا به کسی دل میبندی که فریبکار است؟ بهتر است با دلخوشی و لبخند به زندگی ادامه دهی.
هوش مصنوعی: این علم و دانشی که داری به خاطر خداوند به تو داده شده و مسئولیتی که بر عهدهات است نیز از طرف اوست.
هوش مصنوعی: وقتی که جدیدی پیش میآید، نسبتهای بیشتری و کمتری نیز به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر از این دنیای گذرا فاصله بگیری، انگار که به ستایش ملک ابدی و جاودان مشغول شدهای.
هوش مصنوعی: فقط از طریق دانش میتوان به حقیقت پی برد. نفس انسان بدون دانش هیچ کاری نمیتواند انجام دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.