گنجور

 
نورعلیشاه

افسر سلطان گل جانب بستان رسید

لشگر دیماه را عمر بپایان رسید

چند فلک در چمن باز و بساط نشاط

بس ز دل بلبلان بر فلک افغان رسید

تا زندم همچو گل چاک بدامان جان

سرو قبا پوش من برزده دامان رسید

از می وصلش مرا کرد عطا ساغری

تشنه لبی را بکام چشمه حیوان رسید

تا که ز پا افکند نخله فرعونیان

باید بیضا نگر موسی عمران رسید

عیسی گردون نشین گردن دجال زد

مهدی کشور گشا صاحب دوران رسید

گشت ز بام جهان نور علی جلوه گر

تیرگی شب گذشت مهر درخشان رسید